اختصاصی انطباق- سرویس سیاسی: مدتهاست در ایران قشرهای مختلفی ظهور میکنند که بدون ارتباط به جایگاهشان و وظیفهای که دارند اقدامات و اظهاراتی را در دستور کار قرار میدهند که عامه مردم آن را نمیپسندند و در بیشتر اوقات سبب اعتراضات و انتقادات فراوانی میشود. در این بین دخالتها و تداخل وظایف به جایگاه آن طیف خاص نیز آسیب و ضربه نیز وارد کرده و آنها را از وظیفه ذاتی خود دور میکند.
یکی از این اقشار که در بالا ذکر خیر آنها شد، قشر مداح هستند؛ افرادی که بسته به وابستگیشان به حکومت تریبونهای رنگارنگی را در اختیار میگیرند و حمایتهای امنیتی و حکومتی از آنها طیف مذکور را در حاشیه امنی میبرد که شاید کمتر طیفی به آن رسیده باشد!
بروز و ظهور اقدامات و اظهارات قوم مذکور را در سالهای مختلف شاهد بودیم ولی به صورت رسمی و پررنگ در این دو دهه اخیر بیش از پیش مشاهده کردیم.
اقدامات که بیشتر در راستای خوشایند حاکمیت صورت میگرفت و از پتانسیل مردمی که برای نیاز معنوی خود به مجالس میرفتند برای پیشبرد امور برخی جریانات سیاسی استفاده میشد.
موضعگیریهای اخیر محمودکریمی و برخی تازه به دوران رسیدههای این طیف در غائله “میدان_دیپلماسی” سبب شد تا دوباره انتقادها به دخالتها و سیاستزدگیهای این طیف که خود کم حاشیه ندارند، افزایش پیدا کند.
از آنجایی که این جماعت، مرکز ویژه و مشخصی ندارند که آنها را کنترل کند و بزرگترهای آنها نیز بعضا همین روحیه و رویه را دنبال میکنند، همواره شاهد آن بودیم که موضعگیریهای سیاسی آنها بیشتر از اینکه کارساز باشد، به آن قشری که این طیف پرچمدار آن هستند نیز آسیب میزند و برخی مردم واکنشها و کنشهای سیاست زده مداحان را نمیتوانند از دستگاه روضه تمیز دهند و همین قضیه سبب ضربه زدن به جایگاه مداح و روضه میشود.
بحث دین سیاسی و سیاست دینی دارای زوایای خاص خود است که در این نوشتار فرصت رسیدگی به آن نیست ولی بی شک دین و دیندارهای سیاستزده مشکلساز هستند و میتوانند برای اصل دین نیز مشکلاتی ایجاد کنند.
از آنجایی که افراد و در کل انسان احوال یکنواختی ندارد و از همه مهمتر سیاستمدارانی که پا به عرصه میگذارند احتمال تغییر مواضع آنها وجود دارد مداحان که وظیفه اصلی و مهم آنها ترویج و تبلیغ دین است نباید خود را به وابستگیهای اینچنینی آلوده کنند و به گونهای پیش بروند که اگر فرد یا جریانی سقوط کرد آنها را نیز به دره بکشد.
اینکه برخی مداحان برای خود امپراطوری مشخصی دارند و از این فرصت برای رسیدن به اهداف خود استفاده میکنند شکی نیست ولی اهداف کلانی که برای این کسوت درج شده نباید قربانی سیاستهای زودگذر شود زیرا در بلند مدت آثار سو فراوانی دارد.
البته این نوع نگاهها و سیاستزدگیها سبب گریز بخشهای مختلف از طیف مذکور شده است هرچند که شاید در ظاهر با توجه به عواطف دینی و احساسات اقشار مختلف و نیز سازمانی بودن برخی پا منبریها چندان این دلزدگی از سیاستزدگی به چشم نیاید ولی با چرخ زدن در میان هیاتیهای سنتی که اصل و هدف آنها دین است نه سیاست، مشاهده میکنیم که دلخوری گاها به چشم میآید.
در هر حکومتی برنامههایی برای برخی اهداف و سیاستهای نامرئی در راستای کنترل و حفظ جوامع وجود دارد ولی در کشوری که با شعائر اسلامی و شیعی سعی در تمدنسازی و تاریخسازی دارد فعالیت افراد این چنینی میتواند هدف را تخریب کند زیرا تاریخ دیگر در دست چند عده خاص با قلم و کاغذ نگارش نمیشود و فضایمجازی تکتک مردم را به نگارندهای قوی تبدیل کرده که به خوبی میتوانند از کاهش اعتبار افرادی بنویسند که با آلودگیهای اقتصادی و سیاسی سعی در دفاع از مسائلی را داشتند که ریشه در پاکی و صحت دارد.
آنهایی که برخی اوقات با دستمالهای کثیف ادعای پاکسازی شیشههای شفافیت را از پشت تریبونهای خود فریاد میزدند ولی شائبه فعالیتهای خود را هیچگاه روی تخته سیاه درج نمیکنند که البته ماه پشتابر نمیماند و گاهی مسئولانی پیدا میشوند که نه از حب علی(ع) بلکه از بغض معاویه، محاکمی را برگزار میکنند که صدای آن لرزه بر اندام تمام سیاستزدگان میاندازد تا بساط خود مثبت جلوه دادنها برچیده شود.
امید است برخی مدعیان که زبان به مدح اهل بیت(ع) میگشایند، دهان بر سیاستزدگی و مجیزگویی ببندند که عاقبت خیری در انتظار افراد نیست.
این روزها غیر از مداحان سنتی برخی از مداحها تبدیل به بلندگوهایی برای مجیزگویی و لعنپراکنی علیه و له فلان سیاستمدار و مسئول شدهاند، رویهای که شاید در چشم برخی وابستگان خوش بیاید ولی در دل اهل معرفت اقدامی دوستنداشتنی است که فقط راه را به بیراهه برده و سبب سرگشتگی مستمع میشود! مستمعی که شاید برای کسب روضه و حال معنوی به برخی محافل پناه آورده باشند ولی با سونامی سیاستزدگی عدهای بلندگو به دست، رشته افکار از دستشان میرود و شیفتگی معنویشان آلوده بازیهای سیاسی عدهای میشود که تریبونها را به سمت اهرمهایی برای رسیدن به اهداف دنیوی تنظیم کردهاند.
اگر عقلا و بزرگانی وجود دارند که دلشان برای اصل مکتب و دستگاه روضه میسوزد باید دست به کار شوند و این طیف را از بازیهای سیاسی دور و منع کنند هرچند که دوری از سیاستزدگی به معنای انفعال و وادادگی نسبت به امور کشور نیست بلکه حرکت در مسیر حقانیت و عدالت است که میتواند سبب ترمیم روابط و بازسازی حس مردم به این قشر شود.