اختصاصی انطباق- گروه سیاسی: محمدجواد ظریف، شخصیتی سیاسی که با وجود شهرت قبلی ولی در زمان دولت نخست حسنروحانی و زمان تصویب برجام شهره جهانی شد و مردم با نام و چهره او بیش از پیش آشنا شدند.
مجادلات این فرد به عنوان رییس دستگاه دیپلماسی جمهوریاسلامی با شخصیتهای تندروی مجلس نهم و اطرافیان آنها بر سر مساله برجام و نزاعات هستهای در یاد همه مردم مانده است و نکاتی که او را در دل مردم به منجی سیاسی و اقتصادی تبدیل کرد همین مسائل و از همه مهمتر رفع تحریمهایی بود که با تولد برجام سایه شوم آنها از سر مردم کنار میرفت.
این رویه ادامه داشت تا زمانی که سنگاندازیهای برجام از جانب جریانها و ترامپ آغاز شد و زمانی مسیر رو به رشد محبوبیت ظریف متوقف شد که آمریکا از برجام خارج شد و مردم تاثیر برجام را در زندگی خود حس نکردند.
ماجرای ظریف در سیاستخارجی خلاصه نشد و اظهارنظرهای مسالهدار ظریف هر روز او را از مردم دورتر کرد و اوج آن را میتوانیم گفتارهایی مانند”ما خودمان خواستیم به گونهای دیگر زندگی کنیم” یا ” در زندانهای ایران زندانی سیاسی نداریم” بدانیم.
بعد از تهدیدها، فشارها و شکستهای ظریف هرچه به سمت حاکمیت سوق پیدا کرد و از مردم دور شد، جایگاهش نزول پیدا کرد و از مردم رانده و از حاکمیت ماندهشد!
برای مثال شاهد بیتوجهیها به جایگاه او در مسائلی مانند سفر بشاراسد به تهران بدون اطلاع او و وزارتخارجه، ارسال فرستاده به چین برای قرارداد راهبردی از خارج دستگاه دیپلماسی، ارسال نامه به روسیه توسط قالیباف و بدون توجه به ظریف و وزارت تحت فرمانش تنها گوشهای از بیتوجهی و کوچک شمردن ظریف و وزارتخارجه است.
ظریف که این روزها به مخدوم بیعنایت مبدل شده تصور دارد هرچه برای خوشایند جریاناتی خاص در کشور خودی نشان دهد نگاه آنها تغییر خواهد کرد ولی بیشک همواره رویه برخی لایههای قدرت به گونهای بوده که جلب نظرشان هزینههای گزاف دیگر و فراوانی را به همراه داشتهاست.
ظریف دولت اول که او را امیرکبیر، مصدق و آرش کمانگیر میشناختنش با این فردی که امروز حتی محسنرضایی درباره مسائل مربوط به او اظهارنظر میکند و راهبرد تبیین میکند زمین تا آسمان فرق دارد.
عاقبت بخیری را او باید از هاشمیرفسنجانی درس بگیرد، مَنِشی که تنها آن را میتوان در میان مردم جستجو کرد و در هیچ دکان دیگری آن را نمیتوان یافت.
ظریف و رویه او با انتصاب سخنگوهای ضعیف شروع شد و هر مقدار که او بیشتر خوشایند برخی جریانات حرکت کرد بیشتر در گل و لای دخالتها و موازیکاریها فرو رفت.
وی اگر از دعوتهای ناخوانده، فرستادههای بیگانه و دخالتهای بیجا دلگیر است ابتدا باید خود را سرزنش کند زیرا به گونهای عمل کرد که بقیه بتوانند به راحتی خود را برتر ببینند و سوار کار شوند بنابراین متهم اصلی این وادادگیها شخص آقای وزیر است که اگر بخواهد نام نیکی از خود به ماندگار بگذارد و این ولنگاری مدیریتی را کنترل کند در این چند ماه باقیمانده باید حرکتی نوین و برمدار همان دوران طلایی را آغاز کند، حرکتی که غیر از نگاه به سمت قدرت مردم هیچ روزنه امیدی ندارد.