• امروز : جمعه - ۷ اردیبهشت - ۱۴۰۳
  • برابر با : 18 - شوال - 1445
  • برابر با : Friday - 26 April - 2024
6
نگاهی متفاوت به استیضاح شهردار رشت؛

تو پالوده پچی ، قناد دس پنجه سیوایه

  • کد خبر : 7319
  • 07 اسفند 1400 - 21:02
تو پالوده پچی ، قناد دس پنجه سیوایه
هیچ معلمی شاگرد تنبل و درس نخوان را از کلاس برای همیشه اخراج نمیکند بلکه او را از آخر کلاس می آورد ردیف جلو می نشاند و با تشویق او را سر به راه و درس خوان می کند. اگر کم به فک و فامیل هاتان پست داده و یا منافع تان را در نظر نگرفته ازش بخواهید که بیشترش کند ؛ دیگراستیضاح معنی ندارد که !

یادداشت انطباق – ژیلاطبسی :قبل ازهرچیزی پیشنهاد میکنم هرکس که حوصله اش کشید و حالش را داشت این پراکنده گویی ها را که همه می خواهند یک چیز را بگویند ، هم برای شهردار بفرستد ، هم اعضای شورا چون دیگر حال مان، ” مان یعنی ما مردم “، از هر چه دعوای الکی و ساختگی و استیضاح و انتخاب سرپرست به هم میخورد و عنقریب است که بالا بیاوریم.
این چیزهایی را که می خواهم الان بنویسم نه شبیه یادداشت است نه مقاله ، نه نامه ی سرگشاده و نه چیزی که با متر ومعیار روزنامه نویسی بشود اندازه اش گرفت چون این روزها نه حوصله ای برای نوشتن دارم نه اساسا بر این باورم که نوشته هامان راه به جایی میبرد اما از شما چه پنهان دیدم” تک و پهلویم ” دارد به حرف می آید
بگذریم ؛
خیال تان را راحت کنم اول این که من و امیر حسین علوی فقط یک بارهمدیگر را دیده ایم آن هم زمان ریاستش بر شورا به مدت چند دقیقه دربازار”سیداسماعیل” پیاده راه وباز آن هم در حد چند کلمه حرف حساب یا ناحساب که یادم نمی آید واصلا مهم هم نیست مهم این است که هیچ وقت به درد هم نخورده ایم و گره از کار هم وا نکرده ایم.
دوما، هرگز این روزها برخلاف بعضی رسانه ها کسی با من نشستی نداشته ، چون من اصلا نه رشت بودم و نه هرگز کسی از من میخواهد ازین کارها بکنم و برایش مطلب سفارشی بنویسم که محال است بنویسم.
پس نه این چند خط برگرفته از بی حوصلگی هام سفارشی ست نه قصد دفاع ازشهردار وقت را دارم .
اعضای شورا را هم به جز یک نفر را که از دوران دکتر نصرتی با وی آشنا شدم و آن جوانی که از اصلاح طلبان اعلام برائت کرد ، اسم بقیه شان را هم نمیدانم حتا نام آن هنرمند و بازیگرمعروف طنزرا ، چون هیچ وقت تلویزیون نگاه نمی کنم و هیچ علاقه ای هم به برنامه هایش ندارم.
همه ی این ها را گفتم تا بدانید این یک حرکت خود جوش و شجاعانه است چون در این شهر همه همدیگر را به کارهای ناکرده محکوم و قضاوت می کنند و صد البته زیرپای هم را خالی . که خالی کرده اند ده ها یا شاید صدها بارچه در این جا و چه در تهران و..
باز هم بگذریم ؛
احساس میکنم دیگر بدجوری به شعور من مردم و آن دیگر مردم دارد توهین می شود ، لطفا این قدر شهر و شهروندانش را هر چی دل تان خواست فرض نکنید !
آخر کجای دنیا شب عید شهردار استیضاح می کنند آن هم به خاطر مسائل پشت پرده ای که شهر و مردمش را بهانه می کنید !؟
به نظرم به جای این همه دعوا و سوژه ی خنده شدن در این طرف آب و آن طرف آب ، یک نامه به خودشان بزنید و عمر شورا را تقسیم برتعداد خودتان کنید ، آن وقت چند ماه چند ماه بشوید شهردار رشت. این طوری نه دیگر کسی از شما لحاف تشک برمیدارد و جلوی وزارت کشور به خاطر زدن آن یکی می خوابد ، نه استیضاحی در کار خواهد بود.
فقط سوال این جاست اگرعلوی کاری نکرده شماها چه کارهایی کرده اید که ما نمی دانیم به نظرم از سر بیکاری تان است که هی درگیرعوض کردن شهردار می شوید!
بیچاره شهر، بیچاره ساختمان سفید شهرو بیچاره ما ، تاکید میکنم ما یعنی مردم که مثل مرغ سرکنده هی برای عزا و عروسی هاتان ناجوانمردانه مصرف می شویم !
اصلا ما , باز هم تاکید میکنم ما یعنی مردم ، اگر نخواهیم شماها هی راه به راه شهردار عوض کنید ، چه کسی را باید بببنیم!؟ تا حالا فکر کرده اید هر استیضاح چه قدر از نظر اقتصادی و اجتماعی و عمرانی و … برای شهر و مردمش هزینه برمیدارد !؟ یا ببخشید سوال بی جایی پرسیدم چون آن قدر درگیر حواشی می شوید که فرصت فکر کردن به این چیزها را ندارید!
خب اگر شهردار پسر خوب و حرف گوش کنی نبوده درخفا با تذکر درستش کنید.
هیچ معلمی شاگرد تنبل و درس نخوان را از کلاس برای همیشه اخراج نمیکند بلکه او را از آخر کلاس می آورد ردیف جلو می نشاند و با تشویق او را سر به راه و درس خوان می کند.
اگر کم به فک و فامیل هاتان پست داده و یا منافع تان را در نظر نگرفته ازش بخواهید که بیشترش کند ؛ دیگراستیضاح معنی ندارد که !
یادتان باشد هر کسی را بیاورید آن قدر شهرداری رشت خرابه شده است که نمی تواند درستش کند پس آنگاه دست به دست هم دهید به مهر و میهن خویش کنید آباد…
بیایید برای آخرین بار هم بگذریم ؛
من فقط می دانم مملکتی که همه چیزش درست باشد و هر کسی سر جای خودش ؛ هنرمندش به هنرش می پردازد ، ورزشکارش به ورزشش ، معلمش به درس دادنش و پزشکش به طبابت و به سوگندی که یاد کرده است و موش دارو پس از مرگ سهرابش هم هوایی نمیشود و رشت را شهر نو نمی خواند !
و متخصصین شهری وعمران و تحصیل کرده ها و مدیران با تجربه و دلسوز و پاک دستش هم در شورا و شهرداری ، شهر را آباد می کنند و توسعه می دهند و رضا رسولی هم به سلامتی می شود شهردار رضوانشهر….
باز از شما چه پنهان ، به همه ی این ها که فکر میکنم ، از دیشب مدام این شعرمرحوم شیون فومنی را با خودم زمزمه می کنم که ؛
تو پالوده پچی ، قناد دست پنجه سیوایه…

لینک کوتاه : https://entebaagh.ir/?p=7319

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.