• امروز : دوشنبه - ۱۰ اردیبهشت - ۱۴۰۳
  • برابر با : 21 - شوال - 1445
  • برابر با : Monday - 29 April - 2024
3
چرا مردم نگاه همیشه مشکوکی به مالیات‌ها دارند؟

اخذ مالیات از تورم، به مثابه پول زور

  • کد خبر : 20228
  • 05 دی 1402 - 11:14
اخذ مالیات از تورم، به مثابه پول زور
به نظر می‌رسد که رابطه ملت-دولت در این روزها، چندان حال و روز خوبی ندارد و کمترین اثر را از اعتماد و شفافیت می‌بینیم. ماجرای فسادهایی چون چای دبش و حیف و میل بیت‌المال در طرح‌های مختلف و ...، باعث شده تا مردم حسابی دلسرد شوند

انطباق: به گزارش توسعه ایرانی ،طی روزهای اخیر، دوباره بحث از مالیات‌ها سر زبان افتاده است؛ این‌بار مالیات طلا. گفته شد که قرار است همه خرید و فروش‌های طلا در سامانه‌ای ثبت رسمی و بعد یک‌چهارم سود حاصله، به عنوان مالیات اخذ شود. یعنی شما اگر ۱۰ میلیون طلا خریده باشید، سال بعد اگر طلای شما موقع فروش بشود ۱۵ میلیون تومان، باید یک‌چهارم آن پنج میلیون تومانی که اضافه می‌شود را مالیات بدهید. همین حرف و حدیث‌ها باعث شد تا اعتراضات زیادی در شبکه‌های مجازی و حتی میان طلافروشان و… شکل بگیرد. البته سازمان امور مالیاتی، پاسخی هم داد و نوشت که: «هیچ مالیات جدید یا افزایش نرخی در حوزه مالیات‌ستانی از صنف طلا وضع نشده و همچنین اصل طلا و جواهر و پلاتین به کار رفته در مصنوعات ساخته شده از فلزات مزبور معاف از مالیات بر ارزش افزوده است. ضمن تکذیب افزایش ۲۵ درصدی مالیات در بخش طلا، تنها اجرت ساخت و سود فروشنده که سهم کوچکی از مبلغ پرداختی بابت خرید می‌باشد، مشمول ارزش افزوده است.»

چرا مردم از مالیات بدشان می‌آید؟

اما سئوال اصلی این‌جاست که چرا مردم ما اینقدر به مالیات‌ها حساس هستند و تصور می‌کنند که گویا در حال دادن پول زور هستند؟ این سئوال، پشتوانه‌ و جوابی جامعه‌شناختی و تاریخی دارد که چه بسا اگر مسئولان ما با آن آشنا باشند، کارشان راحت‌تر بشود. حقیقت امر این است که در طول تاریخ، مالیات‌ها تحت عنوان نوعی خراج یا دریافتی مالی از مردم ستانده می‌شده است. در واقع به واسطه این‌که در طول تاریخ ایران، غالبا حکومت‌ها برآمده از مردم یا به نفع مردم نبوده‌اند و عنصر مالیات و خراج‌ستانی نیز تحمیلی بوده، همیشه نسبت به آن موضع منفی وجود داشته است.

از تأمین بودجه دولت تا مدیریت تقاضا

البته مدت‌هاست که دولت‌ها در ایران، سعی کرده‌اند به سمت دولت‌های مدرن و با همان کارکرد حرکت کنند. به همین دلیل است که دریافت مالیات اهمیت بیشتری پیدا کرده است. توجیهش هم این است که مالیات‌ها، قرار است که خدماتی به نفع مردم را ایجاد کنند و از وابستگی مملکت به نفت و … بکاهند. البته در کنار تأمین بودجه دولت، بحث مدیریت تقاضا هم مطرح است؛ یعنی دولت‌ها از این طریق سعی در افزایش یا کاهش تقاضا دارند؛ نوعی اهرم اقتصادی برای کنترل بازار وعرضه‌ و تقاضا.

کار برای خود یا دولت؟

روی هم رفته، رابطه ملت-دولت، اثرگذاری زیادی در نگاه‌ مردم به مالیات‌ستانی دولت داشته و دارد. اگر این رابطه مبتنی بر اعتماد و شفافیت باشد، نگاه مردم می‌تواند مثبت باشد؛ و برعکس. نگاه منفی به مالیات‌ستانی، حتی در کشورهایی چون آمریکا هم وجود دارد. طوری که مثلا رابرت کیوساکی، در کتاب‌های آموزش ثروت‌سازی خود، مدام تأکید می‌کند شما اگر مجبور باشید که کار دولتی و رسمی بکنید، عملا بخش اعظم دریافتی‌تان را باید مالیات بدهید؛ یعنی شما برای خودتان کار نمی‌کنید، بلکه دارید برای دولت کار می‌کنید.

اعتمادی که نیست؛ مالیاتی که هست

به نظر می‌رسد که رابطه ملت-دولت در این روزها، چندان حال و روز خوبی ندارد و کمترین اثر را از اعتماد و شفافیت می‌بینیم. ماجرای فسادهایی چون چای دبش و حیف و میل بیت‌المال در طرح‌های مختلف و …، باعث شده تا مردم حسابی دلسرد شوند. دکتر محمدرضا جوادی‌یگانه، جامعه‌شناس و دانشیار دانشگاه تهران، در توئیتی، درباره برخوردهایی که برخی هنرمندان و شهروندان با مرگ ناصر طهماسب، به دلیل صداپیشگی در مستندهای حکومتی داشتند، نوشت:«نوع تعامل هنرمندان با درگذشت مرحومان پروانه معصومی و ناصر طهماسب، شاهدی از دوجامعه‌ای ‌شدن ایران است. دو جامعه در یک کشور، با دو نظام ارزشی و دو گروه مرجع متفاوت، که هر کدام از طرف مقابل، انسانیت‌زدایی کرده است. بادهای کِشته‌شده، توفان شده است؛ وای از وقت درو!» نکته مهمی که این پژوهشگر به آن اشاره کرده، ایجاد همان دوگانه تاریخی ملت-حکومت در ایران بوده؛ جایی که مردم خودشان را از حکومت نمی‌دانستند و حکومت را از خودشان.

روی هم رفته، به نظر می‌رسد که شهروندان نگاه مثبت و اعتمادزایی به مالیات‌ها ندارند. چرا؟ به یک دلیل ساده؛ آن‌ها تصور می‌کنند در قبال مالیات‌هایی که می‌دهند، خدمات چندان مناسبی دریافت نمی‌کنند

شیوه عجیب مالیات‌گیری دولت!

در نهایت این‌که، دولت قصد دارد مالیات‌های سال بعد را در همه شکل‌های خود رشد بدهد؛ چرا که اساسا درآمدهای غیرمالیاتی دولت کاهش چشمگیر داشته است. این امر موجب آشفتگی بخش خصوصی و حوزه کسب و کار و … شده است. کسبه‌ و مردم همین‌طوری هم نسبت به مالیات‌ها آلرژی داشتند، چه برسد به این‌که بخواهد با این وضعیتی که وجود دارد، بیشتر هم بشوند. کار به قدری بالا گرفته که حتی شخصی چون جلیل محبی، نوشته است: «امروز ظاهرا برخی کسبه در اعتراض به مالیات سنگین سرکار نرفته‌اند. این طرز مالیات‌گیری در این دوره بسیار عجیب است و عجیب‌تر آنکه به نام انقلابیون تمام می‌شود و ‌بدتر آن که آن را مطالبه رهبری می‌دانند. به نظرم فکری باید کرد برای این برداشت‌های معوج از بیانات رهبرانقلاب…»

به این‌ها مالیات‌بده نیستم

چندی پیش که برای خرید طلا به بازار تهران رفته بودیم، یکی از کسبه سن و سال‌دار که می‌گفتند طلاهایی با قیمت مناسب نسبت به بقیه دارد، برای فروش طلا کارت نمی‌کشید و می‌گفت یا از طریق بانک آن را پرداخت کنید یا کارت به کارت کنید. مردم هم ناچار بودند این کار را انجام بدهند؛ چون قیمت مناسب‌تری داشت. اما چرا؟ در پاسخ به مراجعانش، با صدای بلند می‌گفت:«چرا مالیات بدم؟ من به اینا مالیات نمیدم؟ مگه چی کار کردن برای من؟ من مالیات‌بده نیستم به اینا…» به نظر می‌رسد که مشکل اجتماعی مردم ایران با مالیات‌ها، همین حرفی است که این کاسب، که به نظر نمی‌رسد وضع بدی هم داشته باشد، گفته: ما به «این‌ها» مالیات‌بده نیستیم. به واقع به نظر می‌رسد که تفکر «ما» و «آن‌ها» به شدت در مردم وجود دارد.

رابطه ملت-دولت، اثرگذاری زیادی در نگاه‌ مردم به مالیات‌ستانی دولت داشته و دارد. اگر این رابطه مبتنی بر اعتماد و شفافیت باشد، نگاه مردم می‌تواند مثبت باشد؛ و برعکس؛ اما این رابطه این روزها، چندان حال و روز خوبی ندارد. ماجرای فسادهایی چون چای دبش و حیف و میل بیت‌المال در طرح‌های مختلف و … نیز به ابعاد این ناخوشی دامن می‌زند

سلام آقای داروغه ناتینگهام

مالیات‌ها البته صرفا به طلا مربوط نمی‌شود؛ شامل موارد دیگری هم بوده و هست. ظاهرا که دولتی‌ها مسیر خوبی برای درآمدزایی پیدا کرده‌اند. مثل همین مالیاتی که سال بعد برای کارمندها و کسانی که حقوق ثابت دارند، در نظر گرفته خواهد شد. یا حتی مالیات‌هایی که امسال اصلاح شده‌اند و گفته می‌شود که مابه‌التفاوت قانون جدید و چند ماهی که حقوق گرفته‌اند نیز دریافت خواهد شد. در این باره مرضیه محمودی، سردبیر تجارت‌نیوز و رسانه‌نگار اقتصادی نوشته: «قرار بود ۴ میلیون واحد مسکونی بسازند که مستاجران را خانه‌دار کنند، اما حالا تصمیم گرفته‌اند از همین مستاجران مالیات بگیرند بلکه هزینه دولت بزرگشان تامین شود!» بهروز عزیزی، روزنامه‌نگار هم نوشته که تعدادی از اصناف در اعتراض به مالیات‌های سنگین کسب و کارشان را تعطیل کرده‌اند. بعد پرسیده کدام دولت به شیوه داروغه ناتینگهام ملیات می‌گیرد؟ اما نکته کجاست؟ زمانی بهادری جهرمی، سخنگوی دولت، گفته بود که: «دولت قبل حقوق کارمندان را به روش داروغه ناتینگهام پرداخت می‌کرد.» حالا ظاهرا که زمانش رسیده تا کنایه‌های دولتی‌ها را به خودشان برگردانند!

چرا ما؟ چرا آن‌ها نه؟

روی هم رفته، به نظر می‌رسد که شهروندان نگاه مثبت و اعتمادزایی به مالیات‌ها ندارند. چرا؟ به یک دلیل ساده؛ آن‌ها تصور می‌کنند در قبال مالیات‌هایی که می‌دهند، خدمات چندان مناسبی دریافت نمی‌کنند. ضمن این‌که در قبال مالیات‌های خودشان که پیش‌پیش برداشته می‌شود، این تصور را دارند که پولدارها و کسانی که درآمد خیلی بیشتری دارند، چندان مالیاتی پرداخت نمی‌کنند. این ذهنیت البته صرفا مربوط به ایران نیست. فاکس‌نیوز دو سه سال پیش نظرسنجی‌ای انجام داده بود و بیشترین نارضایتی آمریکایی‌ها را، از این بابت دانسته بود که حس می‌کردند پولدارها مالیات مناسبی نمی‌دهند. دقت کنید یعنی به اندازه مالیاتی که خودشان پرداخت می‌کردند، اذیت نمی‌شدند؛ بلکه به اندازه مالیات‌هایی که ثروتمندان نمی‌داند، آزار می‌دیدند.

جیب پر دولت؛ جیب خالی مردم

اعتراضات کسبه کماکان ادامه دارد. اعتراض به این‌که قرار است یک درصد مالیات بر ارزش‌افزوده اضافه شود تا دریافتی بازنشستگان بیشتر شود هم باز ادامه دارد؛ که می‌گویند دولت اساسا می‌خواهد با افزایش تورم، دریافتی مردم را زیاد کند؛ یعنی از این جیب بردارد به آن جیب بریزد! تا گروهی به طنز، درباره‌اش صحبت کنند. مثل چیزی که امیلی امرایی، مترجم و نویسنده نام‌آشنای کشورمان نوشت:«هر نفسی که بیرون می‌رود مُمد مالیات است. قوانین جدید از لحظه لحظه حیات‌مون مالیات می‌گیرند، دم‌به‌دم وضعیت مالی و حساب‌هات داره چک می‌شه که یه وقت شهروند بدی نبوده باشی». یا چیزی که پیمان مولوی، نویسنده کتاب رقص بازارها نگاشته که، دولت تورم را ایجاد می‌کند و قیمت خانه و طلا و ماشین و … بالا می‌رود و بعد تصمیم می‌گیرد از این افزایش‌ها مالیات بگیرد؛ و این روش تا بی‌نهایت کار می‌کند که نتیجه‌اش، موتور حرکت شدن تورم برای دولت‌ها و البته، فقر مضاعف مردم خواهد بود…

لینک کوتاه : https://entebaagh.ir/?p=20228

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.