اختصاصی انطباق_ سرویس سیاسی: اهالی قدرت در ایران کنار نمیروند بلکه از کرسی به کرسی دیگر جابجا میشوند! این قانون، سیاستی است که در ایران و به دلیل شرایط خاص کشور در جریان است.
در همین حال شاهد آن هستیم که بخشی از خانوادهها و اقشار خاص در بیشتر مناصب حکومتی و دولتی حاضر هستند و از همین طریق به خواستهها و جایگاههای خود هر روز نزدیک میشوند.
فضای بسته مدیریتی که بیشترین بخش آن در میان گرههای فامیلی برخی مسئولان پخش شده است و هر کدام از افراد نیروهای نزدیک به خود را برای اداره محیطی که در اختیار دارد به کار گماشتهاست.
اینکه افراد از لحاظ نسبی با مسئولان مختلف ارتباط دارند را شاید بتوان نادیده گرفت ولی اینکه تفکرات، روحیات و ایدئولوژی برخی جریانات و افراد نزدیک یک مقام، حاکم بر مسئولان شود بسی خطرناک و تاملبرانگیز است.
انتخابات در پیش است و همه از جزییات درو کردن کاندیداها توسط شوراینگهبان و نمایشهای بعد از آن اطلاع داریم ولی بیشک همه قبول داریم که رقابت اصلی میان دو نفر میتواند باشد و در میان گزینههای حاضر دو فرد یعنی عبدالناصر همتی و ابراهیمرئیسی به عنوان دو قطب یک رقابت در اذهان جانمایی شدهاند.
البته این در حالی است که پشتپرده رویدادهای جدیدی اتفاق نیفتد و رئیسی تا پایان داخل بازی باقی بماند.
این نکات را بیان کردیم تا به یک مهم دست پیدا کنیم که آیا اقوام یا نزدیکان کاندیداهای اصلی بر آنها قرار است تاثیرگذار باشند؟! آیا رییسجمهور آینده قرار است در تملک عدهای معدود گرفتار باشد یا اینکه مانند آفتاب عمل میکند؟!
عبدالناصر همتی کاندیدای میانهروی این دوره همانطور که در مناظره به آن اشاره کرد یک استاد دانشگاه است و به قدرتهای خاص وابستگی ندارد و اطرافیان و اقوامش نیز از شخصیتهای خاص حکومت نیستند تا در صورت لزوم از آنها تاثیرپذیری خاصی داشته باشد ولی از طرف دیگر آیا ابراهیمرئیسی نیز همین گونه است؟!
ابراهیم رئیسی گذشته از حواشی مختلفی که درباره او از اویل انقلاب تا کنون مطرح است دچار یک مساله مهم دیگر نیز هست و آن نسبت فامیلی با فردی به نام احمدعلمالهدی است.
شخصیتی که بارها مواضع و اظهاراتش سبب بروز حاشیه و مسائل مختلف در کشور شدهاست و این سوال وجود دارد که آیا رئیسی قرار است اگر در جمهوریاسلامی غیر از ریاست دستگاهقضا به جایگاه دیگری رسید سیاستهای پدر همسر خود را وارد عرصه تصمیمگیری خود کند؟!
سیاستهایی که بسیاری از اقشار مختلف مردم به آن ایمان ندارند و آن را نمیپسندند.
برای مثال از آنجایی که علمالهدی نماینده ولی فقیه در خراسانرضوی است گاهی از شمسالشموس، امامالرئوف، حضرت رضا(ع) هزینههایی برای رسیدن به اهداف سیاسی میکند که سبب دلآزردگی ملت میشود! برای مثال در بخشی از اظهاراتش گفته بود:”امام رضا(ع) خشم میکنند از اینکه نیروهای انقلابی را تندرو بدانید عده ای اعتقاد ندارند که دین میتواند جامعه را اداره کنند؛ اگر شاهسلطانحسینها مدیران جامعه شوند، کار جمهوری اسلامی تمام خواهد شد؛ کسی روی کره زمین به شما به خاطر برجام احترام نمیگذارد”. این استفاده ابزاری از جایگاه مقدس امام هشتم شیعیان برگرفته از تفکری است که اگر رئیسی نیز بخواهد از آن پیروی یا تاثیرپذیری داشته باشد میتواند اعتقادات مردم را بیش از پیش دچار مشکل کند.
یا اینکه رئیسی مانند علمالهدی به سراغ خوشخیالیهایی برود که برخی اوقات تنها شایسته ترییونهای یک طرفه است! این فرد در بخشی از سخنانش برای آنکه در تفکراتش دشمن را زمین بزند میگوید:”دو مسئله در دنیا ما را نشاندار کرد یکی در مسیر مواسات که خوشبختانه هنوز هم ادامه دارد و دوم حرکت جهانی بود در کنار مواسات انجام گرفت، کادر درمان و طبیبان و پرستاران در عرصه درمان کشته دادند و مجاهدانه ایستادند و این یک نقطه درخشانی در کنار مواسات بود. دنیا از یک طرف به جهاد درمانی و عزیزان درمانگر نگاه میکرد و از طرفی به حرکتهای مواساتی، از داخل مردم و مساجد دو جریان به هم آمیخته مردم ما و ما را در چشم جهان نشاندار کرد دنیای غرب و مدعیان تمدن در مدیریت این بیماری عاجز مانده بودند و کشورهای متمدن لوازم و کالاها را از دست یکدیگر میربودند و اینگونه زندگی میکردند”. اینکه نکات مثبت را با آب و تاب در کشور بیان کنیم شاید در افکار طرفداران و خویشاوندان سبب هوراکشیدن و ذوق شود ولی وقتی مردم با حقیقت و واقعیت ناگهان روبهرو شوند به جای محکم میخورند و صدایشان بلند میشود بنابراین اگر رئیسی به قدرت رسید این نوع تفکر ما خوبیم همه بد هستند را نیز از امثال علمالهدی فرانگیرد زیرا اداره کشور تنها با باور حقایق امکانپذیر است.
خطرناکترین و مسالهدارترین سیاست و اخلاق در این بازه تاریخی تکفیر دیگران و مردمی است که بیشک با دیگر افراد تضاد دیدگاههایی دارند اینکه فردی مانند علمالهدی ملتی را که بنا به هر دلیلی اعتقادی به حضور در انتخابات ندارند را کافر بنامد اقدامی درست است؟! امام جمعه مشهد چندی پیش با اشاره به اینکه شرکت در انتخابات واجب شرعی است، گفته بود بارزترین مصداق اهتمام به امور مسلمین شرکت در انتخابات و تعیین سرنوشت زندگی اجتماعی با رأی دادن است و بر اساس روایت پیامبر اکرم(ص) کسی که در انتخابات شرکت نکند مسلمان نیست. عجب! این حکم تکفیری صادر از کدام مرجع دینی است؟! آیا رئیسی نیز سعی دارد با در نظر گرفتن این نوع سیستم تفکر به اداره ۸۵میلیون ایرانی بپردازد که در میان آنها همه سلایق زندگی میکنند؟!
از این نوع مصداقها باز هم وجود دارد ولی اشاره به آنها از حوصله مخاطب خارج است ولی کاش آقای رئیسی از همین ابتدا اعلام کند که آیا تصمیم دارد از تفکرات امثال علمالهدی تاثیر بپذیرد یا اینکه با حفظ نسبت فامیلی از تفکرات این چنینی دوری میکند! کاش مناظرهکنندگان بدون ترس و واهمه درباره این نکات نیز از ابراهیم رئیسی سوال کنند.