• امروز : جمعه - ۲۸ اردیبهشت - ۱۴۰۳
  • برابر با : 10 - ذو القعدة - 1445
  • برابر با : Friday - 17 May - 2024
15
وزیر ارشاد، ۴۰۰ جوان حزب اللهی و مرجفون!

خالص‌سازی در وزارت ارشاد با ورود ۴۰۰ جوان حزب اللهی؛ ماجرا چیست؟

  • کد خبر : 17219
  • 07 مرداد 1402 - 20:17
خالص‌سازی در وزارت ارشاد با ورود ۴۰۰ جوان حزب اللهی؛ ماجرا چیست؟
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی یک وزارتخانه تخصصی است که با فکر و اندیشه سر و کار دارد. این وزارتخانه بزرگ و کارشناسی قرار است چگونه تغییر کند و متحول شود؟ آن هم پس از ۴۴ سال که از فعالیت این دستگاه عریض و طویل دولتی می‌گذرد؟

انطباق: روزنامه هم‌میهن نوشت: اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی می‌خواهد یک خانه‌تکانی بزرگ در وزارت تحت امر خودش ایجاد کند. او سخنانی بر زبان رانده که به‌هیچ‌عنوان شفاف نیست و ابهامات فراوانی دارد. خارج از مدار قانون است و حقوق مدنی و سیاسی جامعه را نادیده می‌گیرد.

او گفته، بدنه نیروی انسانی این وزارتخانه با یک کار سخت و پرمانع در آستانه یک تحول جدی قرار گرفته است و ۴۰۰ نیروی جوان حزب‌اللهی بعد از ۲ سال کار جدی تا پایان تابستان وارد این وزارتخانه می‌شوند تا تغییر در بدنه به وجود آید. وزیر ارشاد گفته که این وزارتخانه تلاش کرده است که همه منابع انسانی خودش را از میان جبهه انقلاب و درسطوح مختلف از افراد شناخته‌شده، کارکرده و مورد وثوق انتخاب کند.

نخست اینکه منظور وزیر ارشاد از نیرو‌های مورد وثوق چیست؟ آیا به معنی خالص‌سازی بدنه وزارت ارشاد در جهت یک تفکر خاص است؟ یعنی قرار است نیرو‌هایی جذب شوند که به هر چیزی که از بالا به آن‌ها گفته می‌شود، تمکین کنند؟ افراد شناخته‌شده یعنی چه کسانی؟ یعنی افرادی که کارنامه مشخصی در اطاعت و فرمان‌پذیری دارند؟ قرار است خط قرمز‌های جدیدی ترسیم شود؟ این سخنان وزیر ارشاد، ابهام دارد و باید شفاف‌سازی شود.

وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی یک وزارتخانه تخصصی است که با فکر و اندیشه سر و کار دارد. این وزارتخانه بزرگ و کارشناسی قرار است چگونه تغییر کند و متحول شود؟ آن هم پس از ۴۴ سال که از فعالیت این دستگاه عریض و طویل دولتی می‌گذرد؟ آیا منظور از تحول این است که شرایط بسته‌تر می‌شود؟ فشار به اهالی فرهنگ و هنر بیشتر می‌شود؟ شاهد سانسور بیشتری خواهیم بود؟

آیا از سخنان وزیر ارشاد باید ترسید؟ وقتی می‌گوید نیرو‌های معتمد خودمان را می‌آوریم، خب اندیشه‌ورزی و اندیشه‌زایی آقای وزیر که مشخص است، یعنی وزیر ارشاد کسانی را جذب می‌کند که در خدمت ایده و اندیشه خودشان باشند؛ اندیشه‌ای که بسیاری از اهالی فرهنگ و هنر آن را نمی‌پذیرند. ایشان می‌خواهد سایر ایده‌ها و اندیشه‌ها را کنار بزند؟ آن وقت وزارت ارشاد می‌شود وزارتخانه یک نگاه و سلیقه و تفکر خاص؟ اگر این‌طور باشد تولیدات حوزه فرهنگ و هنر هم تغییر خواهد کرد و از تنوع و مردمی بودن چنین تولیداتی کاسته خواهد شد. قاعدتاً می‌توان پیش‌بینی کرد حجم تولیدات ارزشی بیشتر می‌شود و بودجه کشور به سمت تولیداتی می‌رود که مطلوب آقای وزیر است. آیا اهالی فرهنگ و هنر چنین تغییراتی را می‌پذیرند؟

وزیر ارشاد می‌گوید جذب ۴۰۰ نیروی مورد اعتماد را از ۲ سال قبل با وجود موانع زیاد آغاز کرده است. ایشان چگونه نیرو‌های جدید خود را از ۲ سال قبل انتخاب کرده‌اند؟ ملاک‌شان برای انتخاب این افراد چیست؟ چه تخصص‌هایی در حوزه فرهنگ‌وهنر داشته‌اند؟ چرا در ۲ سال گذشته چراغ خاموش این کار انجام شده است؟ قاعدتاً این تصمیم در میان همفکران آقای وزیر مخالفانی هم داشته که می‌گوید با موانع زیادی روبه‌رو بوده است.

البته که بخشی از موانع می‌تواند منع‌های قانونی باشد. جذب نیرو برای سازمان‌های دولتی تابع یک سلسله‌قوانین مشخص است. همه چیز هم شفاف است. این کار باید از طریق آزمون سراسری بین همه متقاضیان انجام شود و نه فقط گروهی خاص. چگونه است که وزیر ارشاد از دو سال قبل نسبت به جذب ۴۰۰ نفر اقدام کرده و تحت آموزشی که معلوم نیست چه نوع آموزشی است قرارشان داده که از همین تابستان وارد این وزارتخانه شوند و کارشان را آغاز کنند. مگر وزیر ارشاد از چنین اختیاری برخورداراست؟ آیا می‌تواند سرخود این کار را انجام بدهد؟ آزمون استخدامی کی و کجا برگزار شده و نتایج آن کجاست که مردم بدانند وزارتخانه‌ای که با پول بیت‌المال اداره می‌شود چگونه نیروی جدید جذب می‌کند. آن وقت تکلیف شایسته‌سالاری چه می‌شود؟ چرا یک نهاد دولتی می‌تواند به خود اجازه بدهد که بدون رعایت عدالت استخدامی به جذب همفکران خودش اقدام کند.

در دو سال گذشته وزارت ارشاد برای این ۴۰۰ نفر چقدر هزینه کرده است؟ با توجه به محدودیت منابع در دستگاه‌های دولتی، حقوق و مزایای سالیانه آن‌ها چقدر خواهد بود و از کجا تامین می‌شود؟ آن هم در شرایطی که می‌دانیم وضعیت اقتصادی کشور چگونه است و چه سختی‌هایی را کشور به دلیل تحریم‌ها تحمل می‌کند. هزینه این تصمیم برای مردم و اهالی فرهنگ و هنر چیست؟ و البته این هزینه قطعاً به هزینه‌های ریالی منجر نمی‌شود که تبعات فراوان دیگری هم قاعدتاً خواهد داشت.

در روز‌های نخست پیروزی انقلاب اسلامی رفتار‌هایی از این دست در بسیاری از دستگاه‌ها و نهاد‌های دولتی انجام شد و بسیاری از نیرو‌های کارشناسی و اداری کشور کنار گذاشته شدند. خُب آن زمان داستان متفاوت بود. می‌گفتند این‌ها طاغوتی هستند و در دستگاه حکومت پهلوی کار کرده‌اند. اما اکنون پس از ۴۴ سال چه توجیهی وجود دارد که همان رفتار‌های اوایل انقلاب دوباره تکرار می‌شود. به‌خصوص که همه نیرو‌های وزارت ارشاد، پرورش‌یافته نظام جمهوری اسلامی ایران هستند. چه مسئله‌ای باعث شده که آقای وزیر ناگهان به فکر خانه‌تکانی در وزارت ارشاد افتاده‌اند؟

این تصمیم قاعدتاً تبعات بسیاری در حوزه فرهنگ و هنر خواهد داشت. اما نکته جالب اینجاست که هیچ‌یک از مسئولان و صاحب‌منصبان واکنشی نسبت به این حرف‌های غیرتخصصی، غیرقانونی، هزینه‌زا و نادرست وزیر ارشاد نشان نمی‌دهند.

اما نکته پایانی اینکه چنین تصمیم‌هایی نمی‌تواند به تاثیری که آقای وزیر می‌خواهد منجر شود. این تصمیم فاصله دولت با مردم را بیشتر می‌کند. نگاه دولتی در عرصه فرهنگ را مقابل نگاه مردمی قرار می‌دهد. چون یک تبعیض آشکار و دور از عدالت و انصاف است.

اما مسئله مهم دیگر این است که ظاهراً آقای اسماعیلی فراموش کرده‌اند که این روز‌ها که در عصر دیجیتال به‌سر می‌بریم، تولیدات فکری و هنری به شکل‌های دیگری دراختیار مخاطبان قرار می‌گیرند. موسیقی، مقاله، کتاب، فیلم، ویدئو و بسیاری از تولیدات فرهنگی نه از طریق مجاری مرسوم دولتی و در چارچوب نگاه وزارت ارشاد که به شیوه‌های نوین به دست مخاطب می‌رسد. امروز از طریق انواع مختلف پلتفرم‌ها از جمله پلتفرم‌های بخش گستره وسیعی از تولیدات فرهنگی در اختیار همه سلیقه‌ها قرار می‌گیرد. انگار چندسال پیش را فراموش کرده‌ایم که موسیقی تنها از طریق سی‌دی و دی‌وی‌دی خرید و فروش می‌شد. اما اکنون آلبوم‌های فیزیکی به خاطره‌ای نوستالژیک تبدیل شده‌اند. سینمای خانگی هر روز در میان مردم جایگاه بیشتری پیدا می‌کنند و کتابخانه‌های دیجیتال در اختیار عموم قرار گرفته‌اند. اما چیزی که باعث می‌شود مردم به این تولیدات مراجعه کنند، کیفیت است. اگر محصولی مورد پسند مردم قرار گرفت با آن ارتباط برقرار می‌کنند. اگر هم کیفیت مورد نظرشان را تامین نکرد همان کاری که با صداوسیما می‌کنند را با آن محصول نیز انجام خواهند داد. پس آیا این چهارصد نیروی جوان و انقلابی و وفادار می‌خواهند منطبق با تحولات فرهنگی جامعه عمل کنند و طبق ذائقه و خواست مردم کار کنند و کیفیتی که اهالی فرهنگ وهنر انتظار دارند را به وجود آورند؟ به نظر پاسخ منفی است. پس در این میان تنها امتیازی در اختیار گروهی قرار می‌گیرد که آمدن‌شان طبق روال مرسوم و قانونی کشور نبوده و در جهت نگاه و ایده یک جریان خاص عمل خواهند کرد. اگر این وعده وزیر ارشاد محقق شود در آینده اثراتش را در عملکرد این وزارتخانه تخصصی و میزان اعتماد مردم خواهیم دید.

وزیر ارشاد، ۴۰۰ جوان حزب اللهی و مرجفون!

احمد زیدآبادی، روزنامه‌نگار و فعال سیاسی نیز در یادداشتی با عنوان «وزیر ارشاد و ۴۰۰ جوان حزب اللهی و مرجفون!» در کانال تلگرامی خود نوشت: وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از ورود ۴۰۰ جوان حزب‌اللهی به وزارتخانهٔ تحت امرش تا آخر تابستان خبر داده است تا بدنهٔ آنجا را تغییر دهند.زشتی وعدهٔ وزیر ارشاد بر هر آدم آشنا به مبانی حقوقی و سیاسی دولت‌های ملی در عصر کنونی آشکار است، اما زشت‌تر از آن اینکه آقای اسماعیلی زشتی وعدهٔ زشت خود را درک نمی‌کند و در ملٱعام به تصمیم خود افتخار می‌کند.

مبنای اصلی عدالت در جوامع کنونی، به رسمیت شناختن حقوق مدنی و سیاسی برابر تک تک اتباع کشور از طرف دولت‌هاست و همهٔ فرصت‌ها و مناصب مدنی و اداری و سیاسی باید بر اساس صلاحیت حرفه‌ای و تخصصی افراد توزیع شود.

از نگاه وزیر ارشاد، اما گویی مناصب اداری این کشور، ارث پدری قشر خاصی از پیروان یک عقیده به نام حزب‌اللهی‌هاست و باقی اقشار و طبقات مردم، هیچ حق و حقوقی در این زمینه ندارند. این نگاه، یعنی طبقه‌بندی جامعه به کاست‌های عقیدتی مختلف و توزیع حقوق و مزایا و امکانات و امتیازات اداری و اقتصادی و سیاسی بین اعضای یک کاست و محروم‌سازی کاست‌های دیگر از همهٔ آنها! آیا حق‌خوری و ظلم و تبعیضی زشت‌تر و استخوان‌سوزتر از این در دنیا یافت می‌شود؟ کدام عدالت یا انصاف حکم می‌کند که ۴۰۰ جوان حزب‌اللهی تا دو ماه دیگر جذب وزارت ارشاد شوند و همزمان جوانان مردم گروه گروه در پی یافتن شغلی راه آوارگی در بلاد غربت را در پیش گیرند؟ با چه مجوزی، سرزمینی را که ملک مشاع تک تک اتباع آن است، به انحصار یک کاست عقیدتی در می‌آورید و بعد بر این تبعیض خانمانسوز نام عدالت می‌نهید؟ بسیار وحشت‌انگیز است که مسئولان کشور با مؤلفه‌های عدالت در دولت ملی، تا این سطح ناآشنایند و بعد دم از عدالت هم می‌زنند! با چنین وضعی، آقای رئیسی نگران شایعه‌سازی “مرجفون” است که بد را خوب و باطل را حق جلوه دهند. کدام حق؟ کدام باطل؟ روز روشن در برابر انظار عموم، به اِعمال تبعیض عقیدتی افتخار کردن و بعد نگران مرجفون بودن؟متأسفانه دستگاه ذهنی برخی مسئولان چنان بسته است که این بحث‌ها هر اندازه هم که تکرار شود، به ذهن آن‌ها راهی باز نمی‌کند. راه خود را می‌روند و کار خود را می‌کنند و این هم نتیجه‌اش!

تکمیلی/ توضیحات معاون وزیر فرهنگ

سید محمود اسلامی درباره ابهاماتی که درباره نحوه جذب ۴۰۰ نیروی انسانی توضیح داد.

براساس گزار مرکز روابط عمومی و اطلاع‌رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، معاون توسعه مدیریت و منابع انسانی، اخبار منتشر شده در رسانه‌ها را جعلی خواند و خبر کسب مجوز برای استخدام از طریق آزمون رسمی را هدیه‌ای از سوی وزیر فرهنگ برای خانواده فرهنگ و هنر دانست که وارونه جلوه داده شده و صرفا آن را جنجال رسانه‌ای توصیف کرد.

وی ضمن اشاره به فقر نیروی انسانی کارآمد و عدم امکان جذب نخبگان، بویژه در شهرستان‌های کمتر برخوردار گفت: طی ۲ سال گذشته با تلاش‌های بی وقفه‌ای که صورت گرفت، پس از جلسات متعدد کارشناسی و پیگیری‌های مجدانه وزیر محترم در دولت، سرانجام سازمان اداری و استخدامی کشور، مجوز جبران بخشی از کمبود نیروی انسانی این وزارتخانه را بر اساس آزمون سراسری صادر کرد.

معاون توسعه و مدیریت منابع افزود: قریب به ده سال است بیش از دو هزار نیرو از وزارتخانه بازنشست شده و هیچگونه امکان جذبی در هیچ سطحی تاکنون صورت نگرفته است و بیش از ٢٥٠٠ پست خالی در ستاد و شهرستان ها وجود دارد. این در حالی‌ست که بسیاری از شهرستان‌ها فقط با یک نفر مسئول اداره بدون هیچ کارمندی اداره می شود.

وی ضمن تاکید بر ضرورت جذب نیروی انسانی جوان، متعهد و انقلابی تصریح کرد: طبق مجوز صادره، همه متقاضیان محترم، بر اساس ضوابط و مدارک لازم بر حسب مشاغل مشخص و طی فرایند آزمون رسمی و طرح جذب نخبگان، امکان شرکت در آزمون را خواهند داشت.

معاون توسعه مدیریت و منابع انسانی در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه “انتشار اخبار جعلی در جهت ایجاد ناامیدی و تلخ کردن کام مردم در جامعه شکل می‌گیرد”، اظهار داشت: اگر با کلمه جوان مشکل دارند که حتما نیروی جدید باید جوان و تازه نفس باشد، توقع نیست که غیرجوان یا بازنشسته به کارگرفته شود. اگر با کلمه حزب اللهی مشکل دارند که واژه قرآنی برای خطاب به مومنین هست و جوانان جامعه ایمانی ایران هم به قول آقای وزیر اکثریت قریب به اتفاقش جوانان حزب اللهی هستند، پس این همه جنجال برای چیست؟ همه علاقمندان و جوانان عزیزی که مایل به خدمت در این دستگاه فرهنگی و هنری اصیل کشور هستند صرف نظر از اینکه کدامشان در آزمون های استخدامی حائز امتیاز بشوند، به عنوان یک جوان ایرانی مسلمان و حزب اللهی شایسته تکریم و احترام هستند و این روزها و شب‌ها متعلق به همه همین جوانان است که صاحبان عشق به اباعبدالله الحسین(ع) و ایران اسلامی هستند. در مظلومیت همیشگی دستگاه فرهنگ کشور همین بس که نزدیک به یک دهه هیچ مجوزی برای تقویت بنیه نیروی فرهنگی و هنری آن نداده اند و زمانی که با ده ها مشکل و یک حرکت جهادی و حمایت دولت محترم، انواع مجوزهای لازم برای ورود جوانان نخبه در کنار هنرمندان باتجربه فراهم می شود بازهم مورد هدف انواع شایعات تخریبی قرار می‌گیرد و البته این بواسطه اهمیت مقوله فرهنگ و هنر است.

لینک کوتاه : https://entebaagh.ir/?p=17219

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.