• امروز : جمعه - ۱۰ فروردین - ۱۴۰۳
  • برابر با : 20 - رمضان - 1445
  • برابر با : Friday - 29 March - 2024
4

یک بهشت بدون تحریف

  • کد خبر : 9681
  • 07 تیر 1401 - 22:40
یک بهشت بدون تحریف
قدر بهشتی نه تنها از سوی دشمن غدار و کمونیستها و منافقان وحشی خوب شناخته شدو در صدد نابودیش بر آمدندو با تهمت در پی ترور شخصیت و سپس ترور جسمی او شدند بلکه

یادداشت انطباق – احمد میراحسان : سخن گفتن از شهید بهشتی سهل و ممتنع است . از سجایای بهشتی آزادی خواهی و قانونمندی بود اهل گفتگو و احترام به آرای مخالف بود .نمی توان از بهشتی حرف زد ولی مستبدانه رفتار کرد و مخالف را تحمل نکرد .
اما حقیقت بهشتی را باید با کدام مفتاح گشود ؟ آزادی خواهی ؟عداردخواهی؟ معرفت و ایمان و علمش به حقیقت هستی ؟و توحید و اسلام شناسی عمیق و شناختش از دین ؟ و باور ژرفش به قرآن و مفسران معصوم قرآن علیهم السلام ؟و یقینش به عدل جهانی موعود و به اجرای کامل اسلام کامل بوسیله امام معصوم موعود منتظر( عج) ؟ اتفاقی نبود در سرنوشتش ، ریاست قوه قضائیه ی انقلاب اسلامی نوشته‌ شده بود و ضرورت گام سپردن در مسیر این امید و انتطار بزرگ و سربازی ولی عصر در عصر غیبت ومعجزه ای با هزار و دویست سال چشم براهی ؟ آیا بهشتی را بادرخشش بصیرتش در معرفت به عصر باید شناخت ؟ و رویداد عظیم تغییر و انقلاب اسلامی و امام شناسی اش ؟ با انگشت نهادن بر سجایای ایمانی و ایدئولوژیک و یا اخلاقیش ؟ نگرش عقلایی اش؟ انقلابی بودنش ؟ عشق سوزان درونی و نهان داشته اش ؟بردباری و مظلومیتش ؟بزرگی او در بی اعتنایی به تهمت ها و بازی شیاطین علیه خودش؟ انقلابی بودن بی خدشه اش ؟ قدرت رهبری و علم و تدبیرش؟ جهان شناسی و دشمن شناسی و شجاعتش و استقامتش در زمان و مکان امروزی و قدرت اجتهادش در فهم تکالیف مبرم؟ احترام به آزادی و حق دیگری ولو دشمنش و حقوق ملت ؟ ….
و اورا در کدام آینه باید تماشا کرد ؟در آینه اسلام ، قرآن و اهل البیت علیهم السلام ؟ در آینه ی روایت امام خمینی از اسلام ، در آینه انقلاب اسلامی ؟در آینه نفی سرپرستی شیطان و پذیرش سرپرستی خدا و در زمان و مکان کنون و عصر غیاب امام معصوم ما ؟ ودر این غیاب درد بار در اجتهاد و مجاهده و سرپرستی ولی فقیه ، امام خمینی برای انجام‌تکلیف در محضر ولی الله الاعظم عج ؟ در آینه زمان شناسی اش جهان شناسی اش ؟ دشمن شناسی اش ؟ ؟ و….
بهشتی در میان‌فرماندهان‌دینی /سیاسی انقلاب امام‌خمینی نه کم نظیر بلکه بی نظیر است .منظورم سجایای ایمانی و عفلی و اخلاقی او نیست . در این باره بی شک در یاران امام تا زمان شهادتش ، مرحوم آیت الله العظمی منتظری فقیهی عالیقدر بس عالم تر از ایشان بود و نیز آیت الله مطهری .و آیت الله مدنی و دستغیب در اخلاقیات سلوک و ریاضات پهناورتری از ایشان داشتند و تازه هیچ یک از مراجع حتی قابل قیاس با رشد و عبودیت آقای بهجت نبودند و در مقام مجتهد محبوب و محل رجوع مردم هم تجربه و نفوذ حضرات بزرگواری در آن زمان و….ازایشان اولی بود و اساسا مقام مراجع زمان نظیر آقای گلپایگانی و اراکی و مرعشی و تبریزی و….جایگاه دیگری بود . وحتی نفوذ ایشان با کسانی مانند شهید صدوقی قابل مقایسه نبود .پس منظورم چیست ؟ برجستگی شان چه بود ؟
حقیقت آن است که هیچ یک از مراجع و مجتهدان و یاران امام ره در شناخت عصر از منظر تفقه اصیل ، درک جهان جدید غرب و شرق ، زیستن در بطن دنیای مدرن، علم به واقعیات عصری ،بدون التقاط و خود باختگی ، درک راز ترقی ضمن وفاداری به اصول فرامین الهی ، استحکام و استواری در آن که چه باید کرد و راه پیشروی در جهان مدرن و جهانشناسی ضمن باور ژرف ‌و اصیل انقلابی و پایداری و باور به استقلال و آزادی و عدالت و حقوق مردم ، اقتدار أگاهی و مدیریت تخصصی بهشتی مرحوم و مظلوم را نداشتند. با همه شناخت غرب در او ذره ای خود باختگی نبود . آدم در این حد از احاطه به عصر باشد و دچار التقاط ، تزلزل ، تٱثیر و پیروی نشده باشد و همه سجایای انقلابی عشق و دلدادگی و شور بندگی را ضمن تدبیر و خرد و انضباط وعلم و تقوی و زهد حفظ کرده باشدو شورانگیز زندگی کند؟ این معجزهای یکه بود .در خانه شیطان با شیطان ستیز کردن کم کاری نیست .در متن دفاع از آزادی علیه لیبرالیسم جهاد کردن و دست شان را کوتاه کردن کارستان است .
قدر بهشتی نه تنها از سوی دشمن غدار و کمونیستها و منافقان وحشی خوب شناخته شدو در صدد نابودیش بر آمدندو با تهمت در پی ترور شخصیت و سپس ترور جسمی او شدند بلکه بیشرین آزار را از متحجران‌و حتی دوستان نادان جاهل انقلاب دید و انقلابیون خشن و افراطی هم او دید .از هر سو مظلوم بود .آزادی خواه بود مستبد وانمدش کردند .عدالتخواه بود مسرف و ثروت اندوز خواندندش .چشم از دنیا بر گرفته بود و تشنه قدرت ‌وانمودش کردند شایستگی داشت یک سرپرست فقیه مسلمانان باشد به قتلش رساندند… متحجران ، دیکتاتورها ، دیوانگان قدرت و کسانی که جنون تجاوز به حقوق مردم‌داشتند چنین کردند. اما هولناک ترین کار امروز سوء استفاده از اوست به سود تحجر و به سود راه حل های لیبرال و جدا کردنش از راه امام خمینی ره.
&:&:::&&&
عده ای بنا به نفس سوء و منافع دنیوی خود ، او را در آینه جاهلیت ،کژدیسه ، که چهره اش راکج و معوج به تماشا می نهد نمایش می دهند ، آینه ای که چیزی از او‌می سازد که خود ضدش بود !مثلا در آینه غربگرایی و شرقگرایی ، در آینه نگرش ضد مردمسالاری ، در آینه رفرمیسم غربگرا و متکی بر مدرنیت و لیبرالیسم و دموکراسی غربی ، در آینه اصلاح طلبان گریزان از دین و ولایت فقیه ، حتی در آینه جاهلی چیزی مثل وابستگی خونی و سیمای فرزندان که هیچ ربطی به اسلام انقلابی و غرب ستیز و ضد مدرنیت و نظام قدرت شیطانی و متفرعن و بردگی طاغوت ندارد . باید انصاف داشت و کسی را ضد خودش پمایش نداد. او اسوه تربیت قانونمند انقلاب است .
راه این تحریف شهید بهشتی متنوع است .و گاه سخنانی است که هیچکس با آن مخالف نیست .کلی است ، حرف منطقی است .مثلا می گوییم آدم نباید به مردم دروغ بگوید ! البته کسی پیدا می شود بگوید ، خیر باید به مردم دروغ گفت ؟ اگرفرد ماکیاوللیستی آری بگوید ، داوری نقلی و عقلانی و اخلاقی او را رد می کند.
ونیز سخنانی است که خوبند اما تعریف درست مفهومی نیستند. به دلخواه چیزی را به چیزی پیوند می زنند و فاقد دقت اند . همین جا می شود گفت :
ای بابا…..حالا طرف یه چیزی گفته ، چرا بی خود گیر می دی ! خوب داره از بهشتی ی ستایش می کنه دیگه!
اما این برخورد عامیانه متوجه اغتشاش مفاهیم و بهره دلخواه هر کس از رویدادها و وضعیت های غلط تفسیر شده و اهمیت دقیق سخن گفتن در باره دکتر بهشتی نیست. اورا مرده و بی خطر می پندارند.سرخپوست خوب سرخپوست مرده است ! هرکس زنده شبیه بهشتی در ذهن اینان بد است . اما از مرده می شود برای نفی زنده همان آدم تمجید کرد .
مثلا خواسته اند از سجایای اخلاقی او تعریف کنند و در اصل نیش به کسی بزنند که برجسدگی او را ندارد اما. اهش را تداوم بخشیده است . غالبا یک خروار سخن شبه فلسفی ، سیاست و جامعه شناسی و جملات قصار مصرف می شود تا به نحو پیچیده در انتها از بهشتی علیه بهشتی سود جویند .این مسیر را دقت کنید از اینجا شروع می کنند : گفته اند :«امید ، خواستن ، برنامه ریزی کردن، اقدام و عمل ، نتیجه ی فردی و اجتماعی است .»
این را می گویند تا مثلا بعد نتیجه بگیرند چون فلانی برنامه ریزی ندارد (که دارد ) پس راه بهشتی را نمی پیماید .گوهر بهشتی را سر پوش می نهند و بهانه می جویند .اما بهشت حقیقت را به بهانه ندهند.
در همین جا ، آنچه تعریف کرده اند معنای هدف و راه دستیابی به آن است نه امید .امید چیز دیگری است !
امید یک موجود روحی است که خداوند مهربان آفریده تا انسان چشم براه پیروزی و دستیابی به هدفش باشد و دست از تلاش برای رسیدن به آن نکشد .برنامه ریزی و عمل ، کنترل و بردباری و مٱیوس نشدن از شکستها، و موانع را بردبارانه از پیش پا برداشتن و تکلیف عقلایی را پیش بردن و برای کسب نتیجه و…..
این نیرویی که همچنان مایه پایداری در راه خواست است اسمش امید است .
در این تعریف همان گونه که پیداست امید امر پیشا خواست است .و به کل انسان ودیعه داده شده ؛ معنایش این است که انسان نیک ، در راه خواست نیک و خداپسندانه امید می ورزد و هر امید او از سر چشمه ی امید الهی ، می نوشد و در مسیر آن است و حقیقت امید همان وجه الهی آن است که در انتظار بزرگ ، امید و انتظار ظهور کامل حق در زمین و نظام حق و اسلام کامل و عدل جهانی متجلی شده که امید اعظم است و ودیعه انتظار ظهور فعال نور الله درجهان…..
در اینجا، برای مؤمنان و اهل تقوی ، هر امید موفقیت درهر کار و تلاش، هر امید جزیی و کلی ، فردی و اجتماعی اهل ایمان در نسبت با این امید اعظم معنا دارد .
بدیهی است که امید در اهل بی ایمانی رنگ بی ایمانی می گیرد و اوهام است و راه دوزخ و پندار پیروزی ی عمل گسسته از رضای خدا و حرامکاری را در دل فاسدان و فاجران و کافران و منافقان و دنیا پرستان و اذناب شیاطین و خودمحوران بیدار میکند و این اغوای شیطان است ، نه امید .کسانی که به سبب بی ایمانی به حضور خدا و بازگشت همه امور به اراده الله ، خود جای خدا می نشینند و یا به فرعون عصر امید می بندند امید شان هم رنگ همین شرک و خودپرستی و بی تقوایی و تبهکاری و فریب و نیرنگ به سود عمل تباه و حرام را می گیرد و ربطی به خدا ندارد .امیدت به خدا باشد پندی برای کار مشروع و مؤمنانه است نه عمل خودمحورانه و فساد انگیز و حرامخوارانه. حالا این مقدمه کلی چه ربطی به نتیجه گیری غلط و نسبت شهید بهشتی و آقای رئیس جمهور دارد ؟
&&&&&&
کلی گویی و شبهه پراکنی و بدگمانی آفرینی و سوء استفاده از حرف کلی درست برای کوبیدن مصداق نادرست کار مستتر و مستمر بی تقوایان است .
مثلا سپس بلافاصله گفته می شود:« نحوه رفتار با شهدایی بمانند شهید بهشتی می تواند همه مارا نگران گفتارها و رفتارها و برداشت های مان از دیگران کند . »
خوب منظور ؟ کدام نحوه رفتار نگران کننده است ؟از سوی کدام فرد و جریان و حزب دارای نقش پیشران در جامعه ؟ کدام برداشت ها از شهید بهشتی نگران کننده است؟در چالش کنونی چه رفتار و گفتار و برداشتی نشان تحریف حقیقت دکتر بهشتی و نگرانی آور است ، برداشت امام ره و آقای خامنه ای و گفتار و برداشت شان؟آیا برداشت آقای هاشمی و آقای خاتمی و آقای روحانی ؟ یا آقای احمدی نژاد ؟یا سازمان مجاهدین اسلامی دهه شصت ، یا دهه هشتاد و نود ؟ جریان سازندگی ، اصلاحات ، مشارکت و….
بعد ، از کار بی کیفیت و بی دقت حرف به میان آورده می شود . منظور کدام کار است و مسئولش چه کسی است و چرا رخ داده ؟
&&&&&
همه سخنان و همه واقعیات انباشت شده و همه کلیات درست را گرد آوردن تا با نشانه ای و کنایه ای انگشت اتهام را به سمت کسی گرفتن که در راه‌بهشتی است و وارو نمایی کار زشتی است !
اشاره به وعده خانه سازی می شود نشانه ارجاعی!
از همه فساد هولناک دولتهای غربگرا ، و ایجاد بلبشو و ویرانی و بارگران بر دوش کشورو همه کنش ضد رفتار و گفتار اصلی شهید بهشتی از سوی لیبرالهای نهان شده در زیر نام سارندگی و اصلاحات و اعتدال چشم پوشیدن که مایه ویرانی بزرگ‌ شدندوبا مهمترین امید بهشتی جنگیدند و علیه استقلال عمل کردند و راه وابستگی و امید به شیطان بزرگ را هموار کردند و حالا وانمود می کنند که کار بی کیفیت و بی دقت که هیچ ربطی به مدیریت کنونی ندارد همان خیانت به بهشتی و ایران و مردم است !!!!!!
این نامش صرفا بی انصافی نیست بلکه خود تباه کردن کار و وانمود کردن است و روش اغوای فریبکارانه و نشردروغ است ‌گیرم که رئیسی وعده چهار میلیون مسکن داد و سال اول ریاستش در گیر چالشهای هولناک و نجات جان پانصد نفر ایرانی از کرونا در روز، و جراحی ارزی بزرگ مرگ و زندگی اقتصاد مولد یا پیرامونی بودکه همه دولتها به سبب بهره فاسد ارزی از آن یا ترس از قضاوت مردم ، این اصلاح امور را پشت گوش انداختند و این وضع مشکلاتی بر سر راه رییس جمهور ایجاد کرد که مشغول مجاهده بزرگ است ، آیا باید با فریب مردم از وضع اضطراری و سخن نا روشن کارش را وارو جلوه داد و اصل موضوع را باژگون کرد .؟قایان توهم پیمودن راهی ضد اصول بهشتی ، راه بردگی غرب و تصور گشایش به سبب پذیرش خواست زورگویانه آمریکا و پندار تداوم بهره دنیوی قشر ممتاز از این رابطه جور آمیز و فاسد ، معنایش عقل و دقت و حسن ختام کار ملت و اجرای روش بهشتی نیست !
بله حتما پایان دادن به فساد و کار بلبشو و بدکیفیت و انجام دقیق امور و صدق با ملت و استواری و پایداری بر حق و نظارت و کار تخصصی از سجایای روش شهید بهشتی است ولی ارزش همه این امور در وفاداری به شعار استقلال ، آزادی جمهوری اسلامی است و ستیز با شیاطین یلطه جو و استواری در مقاومت برابر شیطان بزرگ و راه انقلاب اسلامی .اما راه رفرمیستی غربگرا و یا دیکتاتوری شرقگرا ربطی به او ندارد . شهید بهشتی را از اسلام ناب و راه اجتهاد درست وانقلاب اسلامی و ولایت فقیه و راه امام نمی توان جدا کرد و به راه و افق مرحوم بازرگان ، مرحوم جناب منتظری و آقای هاشمیبعد از دهه شصت و آقای خاتمی و حتی فرزندان غیر انقلابی و غیر عاشق و گریزان از شهادت در راه عشق الهی و انقلاب اسلامی ، تنزل داد که به جای اصل اساسی اجتهاد اسلامی متکی به اجتهاد در دانس مدرن هستند .ان هم نه اجتهاد مصرف اجتهاد غرب و نسخه دانش مدرن .
ویژگی نظم و دقت حتی می تواند متعلق به یک کافر باشد ، ما که قرار نیست به سبب این حسن اخلاقی ، کفر را بالاتر از بندگی خدا و عشق و عقل الهی و فضل انقلابی بودن و تفقه صحیح ومعارف ولایت بنشانیم .دقت و نظم و کار با کیفیت شهید بهشتی اهمیت عظیمش را وقتی برای ما ارزشمند می کند که این هارا در خدمت عبودیت ، عدالت خواهی ، مبارزه با شیطان بزرگ ، نفی بردگی غرب و شرق و اجرای فرامین قرآن در پشت کردن به سرپرستی کفرو نیز نقد عقلایی شهید بهشتی ازدخژ نهضت آرادی ودر اصل از مدرنیته ی غرب و دفاع از اسلام انقلابی و راه امام خمینی ره و نفی سرسپردگی به شیطان بزرگ و امید به او و اصرارش بر ایستادگی بر پای خود و مقاومت انقلابی بگیریم‌. راهی که مسیر وادادگی قشر ممتاز شیفته جهان غرب هیچ بهره ای از آن نبرده است .
ایمان به خرد اسلام و بازخوانی راه بهشتی ی مؤمن به پیروی از فرامین اسلام در حکمرانی اسلامی ، دفاع صادقانه از این ذخیره عظیم انقلاب اسلامی یک چیز ،و یوء استفاده از نام بهشتی در بازی عبور از انقلاب اسلامی و بازگشت ارتجاعی به مدرنیته و نظام موجود قدرت جائر جهانی ی سرمایه سالاری متٱخر و مناسبات پبرامونی با کشورهای مادر همین قدرتهای شیطانی ی قادر به فساد و خونریزی وسلطه و نشر کفر و بردگی فرعونی و فساد در زمین ، چیز دیگری است .کسانی که به هر دلیل به راه جهان مدرن راه تسلیم و سازش با نظم متفرعن و دین ستیز جهانی گام می نهند ، شرافتمندانه اعتراف کنند که در تقابل با راه انتطار عدل جهانی اسلام( عج) و راه امام ره ، و باور مطهری ها و بهشتی ها و خامنه ای ها و چمران ها و رجایی ها وسلیمانی ها گام بر می دارند .
این کذب محض است که نظم و کیفیت خوب و دقت و کار احسن و صدق و….با اصلاح طلبی ی غربگرا و مسیر و ژرف ساخت نگرش رفرمیستی و سکولاریسم به مف می آید . بیایید اصل و ذات موضوع رشد را گم نکنیم .اگر این حقیقت را به استواری حفظ کنیم ، کسب فضایل رفتاری و اخلاقی و نفی کاستی مشکل نیست و اسلام در رٱس این سلوک مصلحانه و نفی رذائل قرار دارد ومارا به اصلاح خود و جامعه فرا می خواند .

لینک کوتاه : https://entebaagh.ir/?p=9681

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.