یادداشت انطباق -امید فراغت : نکته مهم و کلیدی که در تحلیل و تفسیرها باید مورد توجه قرار بگیرد این است که جامعه امروز ایران و به ویژه نسل جدید محصول تکنولوژی و ادبیات دهکده جهانیست.
تکنولوژی به عنوان تکانهای، جوامع سنتی و توسعهنیافته را از حالت سکون و ایستایی خارج کرده و بر همین اساس ملتهای امروز به تمام دادههای پیشین با شک و تردید نگریسته و این شک آغازی برای تغییر و تبدیل است!
برای مثال اگر یک آهنگ شیش و هشت دلِ قدیمیها را میلرزاند، اگر چند تار مویی قدیمیها را به گناه آلوده میکرد، اگر لبخند، خنده و صدای زن، پای قدیمیها را سُست میکرد، اگر تنقلات و به ویژه تخمه به عنوان یک ماده غذایی در محرم و صفر برای قدیمیها کراهت و گناه داشت، اگر پوشیدن لباس آستین کوتاه خطایی بزرگ بود، اگر سوال و معمای مهم قدیمیها این بود که اگر ولایت مطلقه فقیه بگوید خودت را از پشت بام بیندازید یا باید زنتان را طلاق بدهید، باید اطاعت امر کرد و صدها اگرهای این تیپی که قدیمیهای جمهوریاسلامی همگی با آن اگرها زندگی کرده و در بیشتر مواقع با احساس گناه و شرمندگی زیست فردی و جمعی داشتند! تکنولوژی به دادِ نسل جدید رسید!
بر همین اساس اکثریت نسل امروز به کمک تکنولوژی و دادههای شبکههای اجتماعی، احساس گناه قدیمیها را ندارند و البته باید اعتراف کرد که نسل قدیم هم به کمک تکنولوژی و شبکههای اجتماعی و همچنین همزیستی با نسل امروز، متوجه شدند که اصلا زندگی نکردهاند!
بنابراین به همان نسبت که دغدغه و نگرانی قدیمیها مرگ و اتفاقات شباول قبر بود به همان نسبت نیز دغدغه و نگرانی نسل امروز مملکت زندگی و زندگی کردن انسانیست!
البته باید پذیرفت نسل قدیم به دلیل اتصال و ارتباط با نسل جدید و همزیستی با تکنولوژی به نسل جدید حق داده و به تعبیری از گذشته و به وجود آورندگان آن، عصبانی و خشمگین هستند!
بنابراین فعالین مدنی و سیاسی در قالب احزاب و گروهها اگر درک و شناختی از این خشم عمومی نداشته باشند در نقطهای از زمان و مکان بازندگان اندوهگین خواهند شد.
راقم سطور به دلیل شناخت و حضوری که در بطن جامعه دارم این تیتر را برای یادداشت نوشتم. چرا که اپوزیسیون داخل به هر دلیلی که به دیدگاه امروز رسیده، در گذشته و ساخت آن نقش و سهم داشته است!
شاید بهتر است اینطور بیان شود که رستمهایی در عرصههای مختلف ساختند اما در فرآیند زمان خودشان ترس داشتند، صدایشان کنند. بر همین اساس تبدیل به مخالف یا به اصطلاح اپوزیسیون شدهاند! به همین دلیل و دلایل معتقدم که کار و اهدافشان نسبت به دیگران سختتر است!
البته که هر انسانی در فرآیند زمان تغییر و تبدیل پیدا میکند اما برخی تغییر و تبدیلها زمانی حادث میشود که سازندگان خود از آن سازهها آسیب میبینند و به تبع آن آسیب در صدد تغییر برمیآیند!
بنابراین از نو ساختنها برای سازندگان قدیمی، خیلی سخت مورد باور و اعتماد عمومی قرار میگیرد و گاه مصداق ضربالمثل” اگر بساز بودی که نباید روی سر همگی آوار میشد” میشوند! البته که هر تغییر و تبدیلی را باید به فال نیک گرفت و از آن استقبال کرد.