یادداشت- بهنیا ثابت رفتار: رسانه ها باید بتوانند به عنوان حلقه ارتباطی مردم و حاکمیت، آزادانه به انجام وظایف خود بپردازند. آزادی رسانه ها کلید موفقیت دولت پزشکیان خواهد بود و چنانچه دولت و به طور کلی حاکمیت، آزادی بیان و پس از بیان رسانه ها را به رسمیت بشناسند اولین گام موثر در راستای گذر از بحران بی اعتمادی مردم برداشته می شود.
مادامی که دولت گوش شنوایی برای شنیدن مشکلات جامعه از طریق رسانه ها را نداشته باشد و یا هر انتقاد و بیان هر واقعیتی از کف جامعه با برچسب هایی چون «غرب زدگی» و «وابستگی به بیگانه» و «تشویش» از سوی برخی دستگاه ها مواجه شود نمی توان انتظار داشت قدم موثری در راستای رفع مشکلات برداشته شود و در نتیجه، آن اکثریت قهرکرده نیز دلیل قانع کننده ای برای پایان قهرشان وجود ندارد.
در همین انتخابات گذشته بسیاری از رسانه ها با تمام توان سعی داشتند جامعه را به حضور در انتخابات تشویق نمایند اما حاصل آن حتی در دور دوم، غیبت بیش از ۵۰ درصدی جامعه بود. هرچند همین مشارکت نیز به لطف آگاهی بخشی به جامعه از سوی رسانه ها بوده است اما اگر سیاست های غلط دولت ها، مقبولیت رسانه ها و دغدغه مندی آنها برای اوضاع و احوال کشور را نزد بخش بزرگی از جامعه زیر سوال نمی برد بدون شک شاهد مشارکت بالاتری بودیم.
مفهوم عام رسانه، گستردگی بالایی دارد و از صدا و سیما تا رسانه های مکتوب و مجازی و شبکه های اجتماعی و ماهواره ای و حتی بازی های رایانه ای و کتاب و نمایش و فیلم و سریال و موسیقی و هرآنچه پیامی را منتقل کند را شامل می شود. البته اگر به طور تخصصی تر و تنها در حوزه تبادل اخبار و تحلیل ها به دنبال مفهوم رسانه باشیم شرایط متفاوت خواهد بود. وظیفه دولت اول پزشکیان، وظیفه ای سنگین در راستای تعامل هرچه بهتر با انواع رسانه و دفاع از مقام اصحاب رسانه، به منظور ترمیم شکاف ایجاد شده با اکثریت قهرکرده جامعه و بازگرداندن اعتماد از دست رفته مردم است.
آنچه امروز با آن مواجهیم نتیجه سالها سیاست گذاری دستوری و غلط در حوزه فرهنگ بوده است. تحدید و تعیین حد و مرزهای غیر کارشناسی، به تهدید جایگاه رسانه رسیده است. با کنار گذاشتن تعارفات مرسوم، رسانه کارکرد خود را تا حدود زیادی از دست داده است. فراموش نکنیم رسانه، سیر تحولی جامعه به سوی کمال و شکوفایی را تسریع و تسهیل می کند اما کارکرد تزریقی برخی تفکرات به جامعه را ندارد.
تضعیف رسانه نه به نفع جامعه است و نه به نفع حاکمیت. هنر ژورنالیستی به مسلخ کشیده شده و این امر، حاصل تفکرات آن دسته از صاحبان قدرت است که رسانه را با روابط عمومی سازمانها اشتباه گرفته اند و گمان می کنند اگر با اعمال قدرت، مانع از نشر تفکرات و دغدغه های خلاف میلشان شوند تفکرات تمام جامعه را نیز مدیریت و با خود همراه می کنند. غافل از اینکه جامعه از اقشار و گروه ها و تفکرات گوناگونی در کنار یکدیگر شکل گرفته و اگر بخش بزرگی از جامعه احساس کند تریبونی برای بیان دیدگاه هایش وجود ندارد راهش را از بخش های کوچکتر و اقلیتی جامعه جدا می کند.
حذف برخی چهره های شاخص و اثرگذار، سانسور و ممیزی، فیلترینگ، ارسال مطالب و یا ساخت آثار سفارشی، ایجاد و یا عدم رفع موانع برای فعالان و کسب و کارهای این حوزه، نبود امنیت شغلی از جنبه های مختلف، بها دادن بیش از حد به تفکرات یک طیف و نادیده گرفتن طیف های دیگر جامعه، همه و همه وضعیت موجود را رقم زده است و رئیس جمهور پزشکیان و متولیان حوزه فرهنگ، امروز باید برای پایان وضع موجود و آغاز راهی جدید، قدم هایی سریع و محکم بردارند.
در روزگاری که امپراطوری رسانه ها در سیاست گذاری جهانی و موازنه قدرت اثرگذار است نمی توان ضرورت رسانه را زیر سوال برد و از سوی دیگر نمی توان با سیاست گذاری های اشتباه گذشته، همراهی اثرگذار رسانه ها و همراهی آحاد مردم را انتظار داشت.
در پایان ذکر این نکته ضروری است که بر اساس آخرین گزارش سازمان گزارشگران بدون مرز از آزادی رسانه ها از میان ۱۸۰ کشور بررسی شده، ایران در جایگاه ۱۷۶ است و تنها کشورهای اریتره، سوریه، افغانستان و کره شمالی در رده هایی پایین تر از ایران قرار دارند. از رئیس جمهور پزشکیان انتظار می رود به جای نادیده گرفتن اینگونه گزارش ها به دنبال رفع موانع موجود و ارتقای سطح آزادی رسانه ها در راستای بازگرداندن اعتبار رسانه ها و امیدآفرینی و همراهی جامعه باشد.
اگر آقای رئیس جمهور اراده ای برای پایان دادن به این وضعیت و آغاز راهی جدید در این عرصه داشته باشد بدون شک فعالان این حوزه نیز آمادگی بیان دیدگاه ها و راهکارهای خود را دارند.