• امروز : سه شنبه - ۲۴ تیر - ۱۴۰۴
  • برابر با : 20 - محرم - 1447
  • برابر با : Tuesday - 15 July - 2025
3
پرسشی از سرشت وطن‌دوستی در روزگار آتش

«وطن» به چند؟

  • کد خبر : 28843
  • 31 خرداد 1404 - 17:55
«وطن» به چند؟
در برابرِ این وطن‌دوستیِ ریشه‌دار، بخشی از اپوزیسیونِ فعال در رسانه‌ها و فضای مجازی، وسوسه‌ خطرناکی را بارها از سر گذرانده است: دیدنِ دشمنِ دیرینِ میهن در قاموسِ منجی! این نگاهِ وارونه، میراث‌دارِ همان اندیشه‌ای است که روزگاری صدام حسین را ناجی ایران از چنگال انقلاب می‌پنداشت

یادداشت اختصاصی- بیتا محسنی: دود آمیخته با غبارِ انفجار، بر فراز حریم هوایی شهر حلقه زده است. صدای شکستن شیشه‌ها از دوردست می‌آید و بوی باروت تازه، هوای سحرگاه را سنگین کرده است. در این لحظه‌ سهمگین که سکوت پس از حمله، سنگینی خود را بر دوش شهر جا می‌گذارد، پرسشی قدیمی تلخ از لابه‌لای ویرانه‌های ذهن برمی‌خیزد: «وطن» در ترازوی چنین روزگاری، چه وزنی دارد؟ آیا این خاکِ زیر پا، این جغرافیای مقدسِ رگ‌رگ شده با تاریخ، به سادگی در تعریفِ تنگِ «حکومتِ وقت» می‌گنجد، یا هویتی فراتر دارد که دفاع از آن، فریضه‌ای ورای منازعات سیاسی روزمره است؟ آیا می‌شود این نبرد را صرفاً به مجادله‌ای بین دو رژیم سیاسی تقلیل داد گویی ایران، زمینِ بازیِ بی‌صاحبی است برای ستیز قدرت‌ها؟ حال آنکه این تقابل، سرشتِ وفاداری به خاک را در کوره‌ حادثه به دریای می‌سنجد.

ناسیونالیسم ایرانی، از اسطوره تا دولت-ملت

این ندا، نوای تازه‌ای نیست؛ آوازی است که از ژرفای اساطیر ایران‌ تا نبردهای سهمگین با اسکندر، اعراب، مغولان و استعمار نوین، همواره طنین‌انداز بوده. شکست‌های نظامی، هرگز نتوانست شعلۀ اشتیاق به استقلال و اداره‌ این سرزمین به دست اهلش را خاموش کند. در پس هر فروپاشی ظاهری، نهال‌های امید و پیکار دوباره سر برآوردند، گاه با زخم شمشیر و گاه با تیغ تیز فرهنگ. هسته‌ سخت این پایداری، باوری راسخ و کهن بود: ایران، ملکِ ایرانیان است. خاک، هویت و شناسنامه و آنچه از تولد تا گور، به سرشت‌مان سنجاق شده. این، جوهره‌ ناسیونالیسمی است که سده‌ها پیش از تولد دولت‌ملت‌های مدرن، در تار و پود هویت این سرزمین تنیده شده بود.
اما شوربختانه، ناسیونالیسمِ برآمده از این گذرِ تاریخیِ سهمگین، برخلاف همتایان اروپایی‌اش که گاه به ورطه‌ فاشیسم لغزیدند، عمدتاً سرشتی مدنی و معتدل دارد. این ملی‌گرایی، بر اشتراک در تمدن، تاریخ پرفرازونشیب و سرنوشت مشترک استوار است، نه بر برتری‌جویی نژادی. تجربه‌های سخت تاریخی بارها ثابت کرده که ملت ایران در لحظاتِ خطیر، اختلافاتِ داخلی را به کناری می‌نهد و گرد محورِ
ایران متحد می‌شود؛ اتحادی که خود گویای عمقِ این پیوندِ نامرئی است. البته طبیعی است که این مسیرِ طولانی، خالی از انحراف و افراط نبوده است. جریان‌های افراطیِ دارای درکی تنگ‌نظرانه و گاه شووینیستی از ملی‌گرایی، در برهه‌هایی پدیدار شدند. با این حال، این جریان‌ها هرگز جریانِ اصلی و نماینده‌ روحِ جمعیِ ایرانیان نبوده‌اند.

آسیب‌شناسیِ یک وسوسه: دشمن در قاموسِ منجی

در برابرِ این وطن‌دوستیِ ریشه‌دار، بخشی از اپوزیسیونِ فعال در رسانه‌ها و فضای مجازی، وسوسه‌ خطرناکی را بارها از سر گذرانده است: دیدنِ دشمنِ دیرینِ میهن در قاموسِ منجی! این نگاهِ وارونه، میراث‌دارِ همان اندیشه‌ای است که روزگاری صدام حسین را ناجی ایران از چنگال انقلاب می‌پنداشت.
واکنش به تجاوز اخیر، سه چهره‌ متمایز از وطن‌فروشی را عریان ساخت. نخست، سکوت‌گرانِ حسابگر: آنان که با ژستِ «منتقدِ اخلاق‌محور»، از محکومیتِ صریحِ متجاوز طفره رفتند و در لفافه‌ «بی‌طرفیِ ساختگی»، بارِ مسئولیتِ اخلاقی را به دوش نکشیدند. این سکوتِ معنادار، فریادِ خاموشِ هم‌دلی با مهاجم بود. دوم، توجیه‌گرانِ حرفه‌ای: شبکه‌ها و چهره‌هایی که حمله به زیرساخت‌های حیاتیِ کشور را «پاسخِ متناسب» خواندند؛ گویی ویرانیِ میهن، پیش‌شرطِ تحققِ «دموکراسی» است! اینان با زبانِ علم و حقوق، بر جنایتِ متجاوز مُهر تایید زدند.

سوم، هم‌دستانِ فعال: سلطنت‌طلبان و جریان‌هایی که در اقدامی شرم‌سار، در سرزمین‌های اشغالی و کنارِ دیوارِ ندبه، برای «نجاتِ ایران» دست به دامانِ جنایتکارِ جنگی شدند. در واقع چه آن مدعیان راه مبارزه که با آغاز تجاوز به خاک ایران از فروغ فرخزاد مایه گذاشته و به آفتاب سلامی دوباره کردند، چه شبکه‌ای که از نان در خون مردم زدن ارتزاق کرده و در مصاحبه با نتانیاهو، برای بازگرداندن عظمت به ایران نسخه می‌پیچند و چه آن دیگرانی که فارغ از مرام ورزشکاران، با اخبار پرتاب بمب بر سر زندگی مردم، ارضا شدند، در آنچه امروز بر قربانیان غیرنظامی در قلب ایران می‌گذرد، سهیم‌اند!

آش آنقدر شور شده که مدعیان فعالیت مدنی چون جعفر پناهی، شهناز اکملی، شیرین عبادی، صدیقه وسمقی، عبدالفتاح سلطانی، محمد رسول‌اف و نرگس محمدی، خواهان توقف غنی‌سازی اورانیوم توسط جمهوری اسلامی و توقف جنگ و حملات نظامی به زیرساخت‌های حیاتی هر دو کشور و کشتار غیرنظامیان شدند و با لیست کردن و یادآوری خطاها و سیاست‌های غلط جمهوری اسلامی سعی کردند این واقعیت را به حاشیه ببرند که جنگ کنونی «تجاوز غیرقانونی به ایران» است و این رژیم مشغول کشتار کور

شهروندان بی‌گناه! دریغ از یک جملهٔ صریح در محکومیتِ اسرائیل! این «سکوتِ گزینشی»، در حقیقت تاییدِ ضمنیِ تجاوزگر است. طنزِ تلخِ ماجرا آنجاست که همانان که دادِ «دادخواهی» سر می‌دهند، وقتی پایِ کشته‌شدنِ هموطنان زیرِ بمبِ بیگانه به میان می‌آید، مفهومِ دادخواهی را به انتقام‌جوییِ کور تقلیل می‌دهند.

به قول پرستو فروهر، فرزند خلف پروانه اسکندری و داریوش فروهر که در دهه هفتاد، در جریان قتل‌های زنجیره‌ای مُثله شدند، تلخ است که امروز واژه دادخواهی به بمب و موشک و پهباد سنجاق می‌شود.
عملی انسانی که برای پاسخگوکردن جریان قدرت برای شکستن چرخه خشونت است، عملی که تنیده در جنبش مردم برای بازپس گیری کرامت و آزادی است،
هم‌صدا با بمب‌هایی شود که بر شهر و دیار مردم فرو می‌بارند. ارضای حس انتقام، دادخواهی نیست.

وفاداران به عهدِ خاک: صداهایی از ژرفای اختلاف

اما در این آشوب، روایتِ دیگری نیز شنیده شد؛ صدایِ کسانی که با وجود مخالفتِ ریشه‌ای و پرداختِ هزینه‌های گزاف (حبس، حصر، اخراج) به دستِ حکومت، وقتی پایِ موجودیتِ ایران به میان آمد، مرزِ قرمزِ وطن دوستی را پاس داشتند. مصطفی تاج‌زاده، از درونِ زندان، حمایت از تجاوز ارتش بیگانه را فاقدِ توجیهِ سیاسی و اخلاقی خواند و آن را در تاریخِ پسامشروطه بی‌سابقه دانست. زهرا رهنورد، در حصرِ پانزده ساله، اسرائیل و نخست‌وزیرش را به تندی محکوم کرد. علی دایی، با بازنشرِ بیتِ جاودانِ «وطن بسوزد و من در جوش و خروش نباشم، خدا کند بمیرم و وطن‌فروش نباشم…»، یادآوری کرد که مامِ میهن، خطِ قرمزی فراتر از هر اختلافِ داخلی است. محمد فاضلی،جامعه‌شناس و استادیار اخراجی دانشگاه شهید بهشتی در همان روز اول و پس از حمله اسرائیل در شبکه‌های اجتماعی نوشت: «در برابر دشمن خارجی فقط ایران… مهم است. باید ایرانی بماند که در درونش برای ساختنش تلاش کنیم». صادق زیباکلام پرسید: چگونه یک ایرانی می‌تواند هنگام تجاوز به کشورش، در کنارِ متجاوز بایستد؟
واکنشِ دو زندانی سیاسی داخل ایران، گواهِ ژرف‌تری از این وفاداری بود.محسن برهانی، وکیل و استاد دانشگاهی که سال ۱۴۰۱ خبر اخراجش از دانشگاه رسانه‌ای شد و تیرماه سال گذشته هم به زندان رفت در فضای مجازی نوشت: «دلم برای ایران می‌تپد… ننگِ وطن‌فروشی… از دامنِ هر باشرفی به دور است». علی قلی‌زاده تأکید کرد: «علیرغم همه انتقاداتم… در هنگامه دفاع از میهن، تمام‌قد پشت سر نیروهای دفاعی ایران می‌ایستم. من سمتِ ایرانم»…

ملت به مثابه اراده‌ی مشترک: بنیادِ فردایِ ایران

درکِ این چهره‌ها از مفهومِ ملت، ورایِ تعاریفِ مرسومِ زبانی یا قومیِ محدودکننده است. ملت در این نگاه، پیش از هر چیز، تجلیِ یک اراده‌ مشترک است: اراده‌ای ریشه‌دار در اعصار برای همزیستیِ مسالمت‌آمیز در این جغرافیا و تعاملی برابر با جهان. این اراده‌ جمعی، در دوران معاصر و در پیوند با دموکراسی و حق حاکمیت ملی، به این گزاره رسیده: ایرانی آزاد و عادلانه، باید زاده‌ اراده و پیکارِ مردمِ همین سرزمین باشد؛ نه تحمیلی از بیرون، نه هدیه‌ای از آغوشِ متجاوز و نه محصولِ همدستیِ داخلی با بیگانه. فراموش نکنیم که تاریخِ معاصر ایران، گواهِ شکستِ تلخِ راهِ نجاتِ بیگانه‌ساخته است. کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، نمادِ ابدیِ این شکست است. فارغ از ارزیابی عملکرد دولت‌ها، دخالتِ آشکارِ آمریکا و بریتانیا در سرنگونی دولتی منتخب، چنان زخمی بر پیکرِ حاکمیت ملی وارد کرد که سایه‌ شومِ وابستگی و بی‌اعتباری، تا سال‌ها بر دولتِ برآمده از آن سنگینی کرد. این تجربه، درسِ روشنی بود: همسوییِ تاکتیکی با بیگانه برای تغییر، حتی با نیتِ ظاهریِ بهبود، جز لکه‌ ننگِ خیانت و بی‌اعتباریِ عمیقِ عاملانش و تداومِ مداخله، ثمری ندارد. اپوزیسیون کنونی، نه‌تنها از این درسِ خون‌بار عبرت نگرفته، بلکه گویی با شوری غریب، درصددِ تکرارِ همان الگوی شکست‌خورده است. آنان گمان می‌برند می‌توانند بر دوشِ غولِ متجاوز سوار شوند و ایرانِ آینده را رقم زنند، غافل از آنکه ایران را نه می‌توان با شعار ساخت و نه با خیانت ویران کرد. ایران پیش از ما بود و پس از تمام این هیاهو، تنها صدای باد را روی شن‌هایش خواهد شنید…

لینک کوتاه : https://entebaagh.ir/?p=28843

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 2در انتظار بررسی : 2انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.