اختصاصی انطباق – سرویس بین الملل: خودسری، معضلی که سالها گریبانگیر منافع ملی ایران است! هرچند که گاهی برچسب این منش را برای گریز از رویدادها و فعالیتهای خسارتآور به برخی جریانها و افراد میچسبانند ولی در حقیقت این رویکرد تاکتیکی برای پیش بردن اهداف و راهبردهای کلانی است که بنا نیست آنها به صورت علنی یا رسمی رونمایی شود.
از حمله به سفارتها و افراد مختلف در ایران شروع شد و این روزها شاهد آن هستیم که در برخی از کشورهای دیگر نیز از جانب برخی گروهها به چشم میخورد!
خسارت جبراننشدنی
شاید خسارتبارترین این نوع رویکرد را بتوانیم در ماجرای ترور سردار قاسمسلیمانی، فرمانده ملی سپاه قدس ایران مشاهده کنیم؛ همان رویدادی که سبب شد خسارت سنگینی به ایران وارد شود. بیشک اگر از امثال متوسلیان، جهانآرا، همت و باکریها چشمپوشی کنیم هیچ فرماندهای در سپاهپاسداران به اندازه قاسمسلیمانی در دلهای مردم فرماندهی نمیکرد و برای همین میتوان گفت که حذف فیزیکی این سردار سپاه ضربه سنگینی از لحاظ مادی و معنوی به جمهوری اسلامی وارد کرد.
اما این هزینه گزاف چگونه به ملت و نظام ایران اجبار شد؟! یک روی ماجرا از این قرار بود که مدتی بعد از پایین کشیده شدن شعله خانمانسوز داعش، آرام شدن سوریه و عراق و همچنین قدرت گرفتن نیروهای مردمی عراق در قالب حشدالشعبی که به ایران نیز نزدیک بودند، عدهای شروع به راکت پراکنی علیه منافع ائتلاف ضدداعش به سرکردگی آمریکا کردند.
پارتیزنهای بیتجربه
هر روز خبری از شلیک راکت و خمپاره به سمت منافع آمریکا و همپیمانانشان به گوش میرسید و بیشتر این تحرکات به سمت پایگاه تاجی آمریکا در شمال عراق بود ولی زمانی که به پایگاه کرکوک شلیک شد و یک پیمانکار غیرنظامی آمریکا از بین رفت، ورق برگشت و شمشیرها بیرون کشیده شد.
ماجرا اینگونه شد که پس از حمله به کرکوک، مقامهای ایالات متحده میگویند چند آمریکایی و شماری از نیروهای ارتش عراق نیز در این حمله که روز ۲۷ دسامبر/۶ دی ۹۸” یعنی یک هفته قبل از ترور سردار سلیمانی” رخ داده، زخمی شدهاند. مقامها مدعی شدند ۳۰ راکت و خمپاره بهسوی پایگاه «کی وان» (K-1) در کرکوک شلیک شدهاست. این پایگاه متعلق به ارتش عراق است و در عین حال گروهی از نیروهای ارتش آمریکا نیز در آن مستقر هستند. همان زمان منابع و مقامهای امنیتی به خبرگزاری رویترز گفتهاند در یک خودروی رهاشده نزدیک پایگاه، پرتابگر کاتیوشا پیدا شدهاست. در آن زمان هیچ گروهی مسئولیت این حمله را برعهده نگرفت اما رویترز بهنقل از یک مقام رسمی گفت ایالات متحده در حال بررسی این احتمال است که آیا این حمله ممکن است توسط «کتائب حزبالله»، گروه شبهنظامی شیعه، صورت گرفته باشد یا نه. با این حال پنتاگون هنوز در این مورد اظهار نظر رسمی نکردهاست. این در حالی بود که در اواخر آذر ۹۸ که مارک اسپر، وزیر دفاع ایالات متحده در گفتوگویی تلفنی با نخستوزیر عراق، خواستار کمک دولت در بغداد به جلوگیری از حملات شبهنظامیان شیعی به پرسنل و نیروهای ایالات متحده شده بود.در ۲۱ آذر نیز ژنرال مارک میلی، رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا، در نشست کمیته نیروهای مسلح مجلس نمایندگان، گفته بود «در پیوند با ایران در بازه زمانی قرار داریم که احتمال خطر رو به فزونی گذاشتهاست».در همین راستا و همانطور که انتظار میرفت مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا نیز مستقیما به تهران در مورد پیامدهای حملات به نیروهای آمریکایی در عراق هشدار داده بود.
شمشیری که کشیده شد
این روند ادامه داشت تا اینکه آمریکا دست به کار شد و برای اولین بار وارد رویکرد تقابل نظامی مستقیم با محور مقاومت در عراق شده و عملیات نظامی مستقیم خود ضد گردانهای حزبالله عراق را با حملات هوایی ضد مراکز حشد الشعبی در نزدیکی گذرگاه القائم در مرزهای سوریه بمباران کرد. این اقدام آمریکا علاوه بر اینکه باعث شهادت ۲۵ نفر و زخمی شدن ۵۱ تن دیگر شد، در شرایط حساسی انجام شد که گروههای عراقی برای تعیین حاکمیت این کشور، اختلاف نظرهای زیادی داشتند. ابعاد این حمله نشان میداد که هدف آمریکا فراتر از نیروهای مردمی عراق بوده و تلاش کرده محور مقاومت را که یکی از نقاط استراتژیک آنها در گذرگاه القائم خلاصه میشود، هدف قرار دهد.
تکرار داستان تلخ سفارت
پس از حمله آمریکا به قائم، در ۳۱دسامبر ،خبرگزاریها از اجتماع صدها معترض و شبهنظامی شیعی در مقابل سفارت آمریکا در بغداد خبر دادند که این تجمع در اعتراض به حملات آمریکا به مواضع گروه کتائب حزبالله صورت گرفته بود.
معترضین در بیرون از در اصلی سفارت پرچم آمریکا را به آتش کشیدند.در آن زمان تمام پایگاههای آمریکا در عراق به صورت آمادهباش کامل درآمدهبودند و بعد از حمله به گردانهای کتائب حزب الله خبرگزاریها گزارش دادند که سفارت آمریکا در بغداد پرسنل غیرنظامی خود را خارج کرده است؛ برخی از معترضان به سمت در سفارت سنگ پرتاپ کردند و برخی دیگر شعار “مرگ بر آمریکا” میدادند ولی خبر نداشتند که چه قرار است اتفاق بیفتد و ناخواسته آب به آسیاب ترامپ میریزند!
انتقام جبران ناپذیر
فردای روز حمله، یعنی اول ژانویه ترامپ در واکنش به این اقدام توئیت کرد و نوشت:”ایران، کاملا، در برابر جانباختگیها و آسیبهای وارد شده در هر یک از اماکن ما مسئول خواهد بود. آنها «هزینه گزافی» را خواهند پرداخت! این یک هشدار نیست، یک تهدید است. سال نو مبارک!”. این توئیت در اصل فرمان ترور سردار سلیمانی بود و مشاهده کردیم که دو روز بعد یعنی در سوم ژانویه یا همان ۱۳ دی خودروی حامل فرمانده سپاهقدس و عضو ارشد حشدالشعبی هدف پهپادهای آمریکا قرار گرفت و شهید شدند.
اینگونه بود که ماشین ترور ترامپ، سردارسلیمانی را با بنزینی که عدهای ناخواسته و از روی احساسات در باک او ریختند شهید کرد.بنزینی که محتوای آن نا امن شدن منطقه، راکتپراکنیها و حملات به سفارت امریکا بود و هزینه سنگینی بر دوش ایران گذاشت.