کالبد شکافی عصر جدید

نگاه ویژه -احمد میراحسان : نامه سرگشاده ام به آقای جبلی در باره مجری ها ، ابعاد وسبع دیگری دارد که باید به صورت حرفه ای واکاوی و به طور عینی مورد تحقیق قرار گیرد .
عصر جدید یکی از مسابقات مجری محور است که از محبوبیت فراوان برخوردار است .اما از نام این برنامه تا تکنیک اجرا ،تا موضوع داوری ، و تا نقد تماتیک آن میتوان به بررسی دامنه داری دست زد .نگاه های عاطفی نفی کننده یا دلباختگی و تحسین غلو آلود از نور غور و کاوش عقلایی دور است .
اما روح عصر حدید چیست؟
ستایش کدام عصر جدید ؟عصر بازگشت دین به عرصه حکمرانی و اداره جامعه مسلمانان و ترویج نگرش ایمان محور به تغییر ساختار جامعه؟و کشف استعدادهای مناسب چنین نظم معقول با استفاده از جذابیت رسانه بصری؟ و عناصر پر کشش اجرا و سرگرمی مشروع !
یا عصر جدید مدرن که از دوره قاجار در ایران ظهور عملی کرد و درک از جهان ، انسان , آخرت ، آزادی ،حقوق ، دین ، جامعه ، علم ، پیشرفت ،سنن ، روابط اجتماعی مفهوم سرگرمی ، رابطه مرد و زن و….را عوض کرد و منجر به جامعه نمایش چون خصیصه جهانی عصر مدرن شد .
سیاق برنامه عصر جدید هم سنخی با این مفهوم عصر مدرن بوده تا عصر بازگشت به دین و بازتاب جذاب چنین رویکردی در برنامه . معلوم است برای اقشار غربگرا این وجه از سرگرمی مقلد فضاهای مسابقات غربی دلنشین است و تغییر الگوی سرگرمی به سمت موازین دینی دلپسند نیست .
در فصول پیشین ، عدم حاکمیت هر سمت گیری ملی و بومی در عصر جدید محرز بود ‌ هیجانات غیر نافع ، شعبده ، حرکات خطرناک نمایشی رواج داشت که یاد آور جنگ گلادیاتورها برای سرگرمی حضار بود .اما در فصل کنونی پدیده هایی چون پهلوانک ها گویی کوشیده وجهی بومی به این برنامه بدهد و استعدادهایی را کشف کند.
من اکنون کاری به جنبه های دیگر عصر جدید ندارم و می کوشم آن را از زاویه افق استعداد یابی بازخوانی کنم‌.
تجربه استفاده از کودکان در سینما تجربه گاه تلخی بوده است .سینما به سود خود جایی که لازم داشت برای آفرینش اثری جذاب از کودکان و‌جوانان سود برد و چاره ای هم نبود .اما بهره از افراد غیر حرفه ای و ورود موقت آنان به قلمرو افسونگر تصویر و دیده شدن و شهرت موقت و سپس رها کردن ناگزیرشان سرنوشت های تلخی برای بسیاری از این چشندگان طعم پیروزی کاذب همراه داشت و رها شدن شان به افسردگی و اعتیاد و نابودی زندگی طبیعی شان ختم شد . بازیگران کودک زیادی در سکوت همه عمر باقی خود را حسرتخوار رورهای بازیگری باقی ماندند و‌کسی نفهمید اما سرنوشت بازیگر فیلم باشو و یا زیر درختان زیتون و….عبرت آموز دردناک بود.
اگر کودک و‌نو‌جوانی استعداد ورزش و یا کار هنری در رشته خاصی داشته باشد ، بسیار فرق می کند وقتی استعداد او شناسایی و در مداری معتبر در مدارسی پیگیر پرورش می یابد ، به نتیجه می رسد و حرفه او را تشکیل می دهد و آینده اش را تضمین می نماید .
اما برنامه عصر جدید برای سرگرمی گذرا ، کودکان را در صحنه دنیوی پر زرق و برق مسحور کننده و تکرار ناپذیر برای تمام عمر اسیر و همان جا دفن می کند و این یک زنده بگوری دردناک برای تمام عمر است . تحسین همگانی و شهرت و بعد ناگهان ترک شدن و تنهایی! سرنوشت طولابی ها واقعا نگران کننده است.
راه حل ان است که یا از این سوء استفاده از استعدادها برای سرگرمی گذرای تلویزیونی دست برداریم .یا فضای تداوم و پرورش جدی استعدادهای درخشان و رشدشان را با تٱسیی مدارس مناسب و فراهم آوردن استعدادهای درخشان برای پرورش در آن مدارس ورزشی و هنری فراهم کنیم و ضمنا به رشد اخلاقی و سلامت روانی و روحی شان یاری رسانیم تا طعمه عصر مدرن و سبک زندگی ضد دینی شان نشوند .
عصر جدید اگر قرار است ادامه یابد باید نخست از برنامه مروج مدرنوارگی خارج و به برنامه پرورش انسان ایمانی بدل شود و دیگر آنکه از قربانی کردن زنان و کودکان و نوجوانان برای سرگرمی پوچ و لهو و لعب و بی هدف به شیوه نمایش گلادیاتوری ممانعت به عمل آید .و استعدادهای مفید در جهت رشد مفید تحت پرورش و حمایت سیستماتیک قرار گیرند .