اختصاصی انطباق-یادداشت احمد میراحسان : پیمان شانگهای امید های بزرگی را بیدار کرد که اولینش رهایی نسبی از فشار حداکثری قدرت سلطه گر غرب وحشی است .و این، سیاست ناگزیری برای حفظ استقلال،پیشرفت ،رهایی از بردگی فرعون متکبر و مظالم آمریکایی است.
اما همه نکته آن است که نگاه به سرق نمی تواند مسیری را طی کند که به بردگی تازه بیانجامد و ما باید هوشیارباشیم.و دقیقا از ریل گذاری امام ره یعنی سیاست آزادگی اسلامی و بندگی فقط الله ،وشعار نه غربی ،نه شرقی ،خارج نشویم و فریب تازه شیطان را نخوریم.این اغوا بر اساس چه زمینه و جهل و ناپایداری در موازنه منفی علیه مطامع شرق و غرب می تواند رخ دهد؟
مسلما انقلابیون واقعی در انقلاب اسلامی تا حد زیادی علیه سلطه غرب و شیطان بزرگ واکسینه هستند .فربب نفس و ابلیس و نیروی پشت پرده سرمایه جهانی یهود که غرب و شرق در سیطره اداره جهانیش قرار دارد ،از همین جامی تواند آغاز شود .اینکه ما سلطه شیطان را در قلمرو انسی،تنها سلطه امریکا و غرب به حساب آوریم و جاهلانه به دام سلطه شرق بیافتیم .در ان صورت خود فاتحه راه الهی و ایمان اسلامی و انتظار در مسیر موعود و انجام تکالیف عصر غیبت و سعی در گسترش ایمان و عدالت را خوانده ایم.و خدا،ملت ومردم دیگری را پرچمدار عدل و تلاش مؤمنانه بر خواهد گزید .معنی حرفم چیست،اینکه نباید وارد مراودات صلح آمیز با شرق و معاملات مفید به حال استقلال و مقاومت و رشد ایران شد؟پیداست هرگز مقصود این برداشت خود رآی و غیر قرآنی و نامشروع نیست ،زیرا ما حتی رابطه با غرب به شرط حفظ احترام به استقلال مان را هم معقول میدانیم.
پس چه؟
سخن غریبی در میان نیست .بدیهی است که مبارزه با ساختار پیرامونی آویخته به سرمایه داری متٱخر نولیبرال غرب که اسم بی مسمایی برای لویاتان شیطان بزرگ است ،نباید مارا از حذر از دامچال و سیاهچاله سرمایه داری دولتی شرق،باز دارد. این خطر از کجاست؟
چین در مسیر جانشینی آمریکا پیش میرود .من بارها متذکر شدم همان قدرت فراملی کنترل کننده جهان که دولتهای غرب را اداره می کند و حتی تصمیم می گیرد در انتخابات ترامپ پیروز شود یا بایدن،همین نیرو سرمایداری دولتی بلوک چین /روسیه را تحت نفوذ و اداره دارد .استقلال این دولتها و رقابت شان در چارچوب نظام وساختارشان واقعی است، اما در عرصه جهانی نیروی برتر سرمابه بین المللی و قدرت و مقتضیات فرا ملی آن عمل میکند .زیرا بازار و منطقه حرکت سرمایه ،واحد و یک کره ارض است و قلمرو حرکت سرمایه جهانی کاملا تحت هدایت و رسالت نیرو و قدرتی مداخله گر و راهنما و‌پشت پرده قرار دارد که و چین و روسیه هم در همین زمین بازی و عمل ورقابت می کنند .پی ممکن است که روسیه و چین علیه آمریکا و انگلیس در اقتصاد و سباست و تا حدی نیابتی به صورت نظامی بجنگند اما این جنگ تنها با فرماندهی سرمایه بین المللی و قدرت پشت پرده آن معنا دارد.بنا بر این حتی پروژه امضای سیطره سیاسی نظام سرمایه دا ی مدل چینی و جانشینی ان به جای نظام آمریکایی می تواند پروژه واقعی سرمایه سالاری پشت پرده و فراملی باشد.
درست همین جاست که ما باید هوشیار باشیم .نابودی ارمان الهی رهایی از همه قدرت های سلطه جو و گسترش ازادی ملل و عدالت و دعوت به ایستادگی حق برابر باطل بوسیله اسلام و انقلاب اسلامی ودر وهله اول عمل در مقیاس ملی خودمان، در صورتی معتبر خواهد بود که برابر هر
سلطه ای مقاومت کنیم و این امر ایمانی و عقلی ، شرقی و غربی ندارد.اما شیطان میخواهد وانمود کند هر کس ازدوستی او بگریزد،گرفتار بردگی وحشی تر می شود. وفرار ممکن نیست و اگر از بردگی غرب دربیایی ناچار باید برده شرق باشی.خوب چاره چیست؟
با توجه به قدرت سیطره آتی چین هر همکاری با شرق و‌چین وروسیه،باید متکی به قدرت ملی ماباشد.قدرت ملی ما ،یعنی استواری بر ایمان توحیدی و اسلام ناب ،و قدرت مردم و رابطه یگانه حکومت با ملت که فقط با عدالت و حفظ حقوق مردم برابر قدرت به کف می آید و این عدالت و آزادی بدون ساختار مستقل و منضبط و قانونمندو مولد و کار واقتصاد سالم و مثمر ثمر ممکن نیست ،وسوم هم داشتن قدرت نظامی کارامد و وفادار و مؤمن وسالم و پیشرو است که با دل و جان و اتکا به مردم از مرزها دفاع کند..
با داشتن این شروط، ارتباط مفید با شرق و غرب ،استقلال ما را به خطر نمی اندازد و اندک اندک ما را برده هیچ قدرت سلطه جو و اتحاد های برده وار و زور گویی نخواهد کرد .ما وقتی قادریم مستقلا و قدرتمندانه وارد مرابطات جهانی با شرق و غرب شویم که مؤمنانه تنها خدارا بپرستیم وعدالتخواه ودارای نظمی سالم و فساد ستیز و قدرتمند و متکی به مردم و بی نیاز و آزاده وقوی و قادر به دفاع از خود باشیم.
پس عدم احراز این جامعه مومن وسالم و مقتدر و مردمی ، برابر صاف کردن جاده بردگی شرق به جای غرب خواهد بود که چنین اتفاقی حتی رقیب چین یعنی آمریکا را هم و همه شیاطین انسی و‌جنی خارجی و داخلی را شادمان خواهد کرد .که خواهند گفت دیدید ما درست می گفتیم و:
هرکه گریزد زخراجات شهر (یا شاه)
بارکش غول بیابان شود!
