انطباق: با توجه به آغاز فرآيند انتخاب نامزدهاي وزراي پيشنهادي و نيز انتصابهاي دولت، برخي دوستان طي تماسهايي با ذكر اخبار و شايعات و تحليلهايي، نسبت به برخي از آنها انتقاداتي دارند و انتظار دارند كه من نيز در اين باره اقدامي كنم يا نظري بگويم. لازم ميدانم كه بهطور روشن نگاه خودم را شرح دهم تا ابهامي براي هيچ كس باقي نماند. حضور من در اين انتخابات براساس يك تحليل مشخص بود كه درست يا غلط آن بحث ديگري است. براساس اين تحليل باور داشتم كه دير يا زود راهي براي حضور موثر انتخاباتي و عبور از وضع موجود باز شده است. راهي كه ميتواند تا حدي مطالبات عمومي را تأمين كند و در نقطه مقابل نيز ساختار سياسي از اين تحول انتخاباتي و حضور مردمي بهرهمند شود. اين تحليل را مفصل و مكرر نوشتهام. فرصتي كه در خردادماه پيش آمد. خيلي صريح و روشن بگويم، تمام وقت خود را در خدمت به اين برداشت قرار دادم و هيچ انتظار و توقعي نيز از هيچ كس به ويژه آقاي پزشكيان ندارم، جز اينكه آرزو ميكنم به كليت ايدهها و شعارهايي كه دادند ملتزم باشند و البته محدوديتها را هم كمابيش ميدانم و اگر چنين كنند همه ما از جمله بنده را مديون خود خواهند كرد. به همين علت آخرين حضور بنده در ستاد آقاي پزشكيان به روز شنبه ۱۶ تير برميگردد و پس از آن حضوري نداشتم و طبعا هيچ توقعي هم نداشتم. حدود يك هفته گذشت كه با من صحبت شد براي حضور در شوراي راهبري شركت كنم. در اين فاصله شوراي راهبري تشكيل شده بود. اولين چيزي كه پرسيدم علت دعوت بود. گفتم اگر فكر ميكنيد كه چون در ستاد فعال بودهام بايد دعوت كنيد، مطلقا نخواهم آمد، گفتند خير. بحث شده تعداد اعضاي شورا بيشتر شود و شما را مفيد دانستهاند. گفتم فقط يك جلسه ميآيم، اگر ديدم فضاي آن مفيد است و من هم ميتوانم نقشي هر چند كوچك در بهبود امور داشته باشم، ادامه ميدهم وگرنه همان جا تمام ميكنم. پذيرفتند و پس از حضور در جلسه كه شايد ۷ تا ۸ جلسه را برگزار كرده بودند، فضا را مناسب دانستم و همه جلسات را از ابتدا تا انتها (فقط با يك ساعت غيبت حاضر بودم) . هيچ خبري از شورا را منتشر نكردم، همه ضوابط را رعايت كردم و در پايان هم در ۱۰ مرداد عكس يادگاري گرفتيم و پس از حدود ۵۰ روز از همه خداحافظي كردم و پرونده آن شورا هم بسته شد. در اين فاصله تا امروز فقط چند پيام را از سوي ديگران براي آقاي ظريف فرستادم كه ايشان هم پاسخ دادند. همين. از نظر رويكردي حساسيت زيادي نسبت به اينكه چه فردي در چه جايگاهي و وزارتخانهاي قرار بگيرد ندارم. نه اينكه اين مساله مهم نيست، بلكه مساله من بهبود زمين بازي است و در مورد اشخاص هم داوريهاي موجود را چندان نميپذيريم. به راحتي هر كس را ميتوان به عرش برد يا به فرش انداخت.
علاقهاي هم به معرفي يا اصطلاحا لابي كردن براي اين و آن ندارم. ميدانم كه آقاي پزشكيان يا هر كس ديگر در مقام تصميمگير با انواع و اقسام ملاحظات مواجه هستند. از كليت فرآيند شوراي راهبري دفاع ميكنم به همين دليل هم به حضورم ادامه دادم. اگر كسي را مناسب بدانم و نظرم را بپرسند جواب ميدهم، به شرطي كه اطمينان نسبي از صلاحيتهاي او داشته باشم، اگر دوست نزديك من هم باشد ولي معتقد به او نباشم ممكن نيست معرفي كنم. كار و نقش اصلي كه براي خودم تعريف كردهام چيز ديگري است كه به آن برگشتهام. تا همين جا هم معتقدم، مردم پيروز شدهاند، چه آنان كه رأي ندادند و چه آنان كه به پزشكيان رأي دادند. نسبت به آينده متوهم نيستم ولي آينده را همين حضور من و شما ميسازد. حضوري آگاهانه، صادقانه كه به دور از سهمخواهيهاي مبتذل باشد. اينكه كساني دنبال پست و مقام هم باشند، از نظر بنده مذموم نيست، فقط بايد بدانند كه ميتوانند در آن كار موفق شوند. بخشي از سياست نيز همين جاهطلبيها است. تا اينجا نيز اشكال چندان مهمي به انتصابات آقاي پزشكيان نميبينم. اينكه كسي از اواخر ليست پيشنهادي يا خارج ليست انتخاب شود را اشكال نميدانم، مگر اينكه اغلب انتصابها چنين شوند. انتخاب در مرحله نهايي سياسي است و نه حرفهاي و كارشناسي. در حالي كه انتخاب در مراحل اوليه و شوراي راهبري عموما حرفهاي و كارشناسي بود. انتخاب وزير اصولا يك اقدام سياسي است كه بايد ميان كارشناسي و سياسي تلفيق موثري صورت بگيرد. در اينجا فرصت را مغتنم ميشمارم و از همه كساني كه در اين مدت در كنارشان بودم تشكر ميكنم، به جاي اين نقدها كه هر كدام هم ميتواند درست باشد، بايد از آقاي پزشكيان حمايت كرد، همانگونه كه انتظار داريم نهادهاي ديگر حكومتي از او حمايت كنند. امروز مساله ايران مهمتر از هر مساله ديگري و شايد تنها مساله ماست. قدري اعتماد كنيم، زيان نخواهيم كرد. راه انداختن كار و زار و نقد و… حق هر كس است ولي بايد دقت كرد كه نتيجهبخش باشد. از آقاي پزشكيان ميخواهم كه اجازه ندهند در امور جاري غرق شوند. سياست در اينجا مثل گرداب است كه ظرفيت غرق كردن بهترين شناگران را دارد. سياست فريبنده است. اطلاعات جزيي به راحتي ميتواند فرد را گمراه كند. بايد تحليل جامع و روشن داشت و مطلقا خود را از مشورت افراد امين بينياز ندانيد، حتي اگر به رأي و نظر خود اطمينان صد درصد داشته باشيد.
نكته پاياني اينكه شكل فعاليت رسانهاي من نيز متناسب با وضعيت جديد تغيير خواهد كرد.از اين پس به موضوعات روز كمتر ميپردازم و در نتيجه حضورم در فضاي مجازي بسيار كمرنگتر خواهد شد. گفتوگوهاي رسانهاي در زمينه امور جاري را بسيار كم خواهم كرد و در عوض تمركز خود را بر يادداشتهاي ايجابي براي رسيدن به نوعي تفاهم و درك مشترك از مسائل ايران و راههاي حل آنها متمركز خواهم كرد. اميدوارم اين نقش را به گونهاي ايفا كنم كه رضايت مخاطبان عزيز نيز فراهم شود و كمكي هم به دولت و وزراي آن خواهد بود