اختصاصی انطباق- سرویس سیاسی: زنگ پایان این دور از انتخابات ریاست جمهوری نیز به صدا در آمد و با هر سختی بود نام مسعود پزشکیان به عنوان رییس جدید جمهوریاسلامی از صندوق بیرون آمد. چرا میگوییم به سختی چراکه فرد منتخب در سخنرانی خود در مرقد بنیانگذار جمهوری اسلامی با صراحت اعلام کرد اگر رهبری در انتخابات مراقبت نمیکردند احتمال داشت تاریخ به گونهای دیگر رقم بخورد.
البته این اشاره مسعود پزشکیان چندان هم دور از ذهن به نظر نمیرسید چرا که در این دوره از انتخابات رویدادهای عجیب و سخیف از حامیان رقیب کم ندیدیم.
از پسماند خطاب کردن میلیونها ایرانی توسط رییس ستاد جلیلی و انتشار اسامی مسئولان دولتی به عنوان حامی رقیب مسعود پزشکیان تا اعلام حمایت رییسمجلس، رییس ستاد اجرایی فرمان امام، نمایندگان و تقلای حوزویان، همه از رویدادهایی بود که این رقابت را غیر عادلانه کرده بود.
از طرف دیگر هم شاهد آن بودیم بسیاری از خانوادههای مسئولانی مانند ابراهیم رییسی و نیز تمام جامعه مداحین و منبری های خاص همه و همه به علاوه تمام نیروهای وابسته به جریان قدرت و ثروت مانند موتلفه نیز خود را حامی جلیلی نشان دادند.
با وجود اینکه تقریبا تمام ارکان قدرت و ثروت توان خود را برای به قدرت رساندن جلیلی متمرکز کرده بودند ولی حضور به موقع مردم و هوشیاری آنها بساط این رقابت ناعادلانه را بر هم زد و نشان داد که«یدالله فوق ایدیهم».
با وجود اینکه تمام ایادی قدرت و ثروت با رسانهها و پیاده نظامشان برای به پایین کشیدن پزشکیان به خط شده بودند ولی از آنجایی که ادعاهای شأن با عملشان تفاوت دارد به این روایت از امیرالمومنین توجه نکرده بودند که مردي از امير المؤمنين(ع) پرسيد: “به چه چيز پروردگارت را شناختي؟ حضرت فرمود: من پروردگارم را به فسخ عزم و شكسته شدن نيت شناختم: چون قصد و نيت كاري را كردم و مانعي بين من و تصميم و نيتم پيدا شد و چون عزم آن كردم، قضا با عزم من مخالفت كرد، دانستم كه مدبري غير از من هست.
ثروت، قدرت، رسانه و پیاده نظام چشم مدعیان انقلابیگری را کور کرده بود و سرمست غرور از این همه توان پوشالی بیشتر نهادهای نزدیک به جریان قدرت را به خط کرده بودند که موفق شوند تا جایی که رییس ستاد اجرایی فرمان امام یعنی پرویز فتاح که منتسب به رهبری است توهم خود«ظریفپنداری» گرفت و دنبال جلیلی راه افتاد تا مثلا رای جمع کند غافل از این که حضور افراد مذکور نه تنها منفعتی برای سعیدجلیلی نداشت بلکه سبب ریزش بیشتر آرا اونیز شد.
خبرگزاری ها و رسانههای دولتی و حکومتی نیز که با پول بیتالمال ارتزاق میکنند هم در این عرصه خوش درخشیدن و تا توان داشتند به نفع سعیدجلیلی پادویی کردند؛ اقدامی که شرعا و قانونی درست نبود.
در همان زمان نیز هشدار داده بودیم که شکست به این جریان از آن تصور داشتند نزدیکتر است ولی چه کنیم که مصداق بارز آیه «صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لاَ يَعْقِلُونَ» شده بودند و سرمست از قدرت و ثروت میتاختند تا اینگونه در زمین سیاست در حالی که مشارکت نیز پایین بود، شکست عظیم را مقابل چشم خود دیدند و متوجه شدند که مردم از ادامه راه رییسی گریزان هستند.
گذشته از این تخلفها و حمایتهای ناحقی که صورت گرفت سکوت نهادهای نظارتی هم جای تامل و صد البته درد داشت! نهادهایی که باید نگهبان سلامت یک انتخابات به این ارزش بودند ولی خبری از عملکرد آنها به گوش نرسید.