اختصاصی انطباق -سرویس سیاسی: دولت صادقالوعده، سیدمحرومان، دولت کار، کرامت و پیشرفت همه واژگان مرکب و زیبایی بودند که با به قدرت رسیدن سید ابراهیمرئیسی فروریختند و به تاریخ پیوستند. دولتی که بیشتر وعدههای آن در همان ابتدای کار پوشالی از آب درآمد و باعث گلایه های مردمی شد.
ابراهیمرئیسی در این بازه زمانی بیش از هر روزگاری ادعاهای آنچنانی به زبان آورد ولی امروز سفره مردم تاوان این قصه پردازیها را پس میدهد.
قصه پردازیهایی که هزینه آن مانند بسیاری از شعارهای پوچ و تخیلی برخی مسئولان توسط مردم پرداخت شد و حاتمطائی شدن برای جماعت مذکور هیچ زحمتی نداشت.
ابراهیم رئیسی از همان سالهای دور که به کمک حامیانش فعالیتهای خود را برای دور خیز به سمت پاستور آغاز کرده بود ژست آمادگی برای بهبود امور را به خود گرفته بود ولی امروز وضعیت را صغیر و کبیر شاهد هستند.
قیمت مرغی که تمسخر میکرد امروز به آسمانها پر کشیده، نرخ دلاری که کنایه میزد امروز آبرو برای پول رایج مملکت اسلامی نگذاشتهاست، فضایمجازی که خود را شریک در آن جا میزد امروز به گونهای است که مردم صبح تا شب به یاد زنده و مرده باعثان وضع موجود هستند، وعده ۴میلیون مسکنی که داده بود توسط معاون اولش سفسطه میشود، وعده فراجناحی بودن کابینه به بدترین شکل جناحزده شده و حتی خبرنگار یک خبرگزاری را نیز از مریدان خود جانمایی میکنند و دهها مساله دیگر.
گذشته از مصائب عظمای این روزها وضعیت ناتوانی در دیپلماسی و اقتصاد دولت را در باتلاق خود کردهای گرفتار کرده که مسعودمیرکاظمی از عوامل ایجاد وضعیت امروز و رییس سازمان برنامه و بودجه را وادار به فریاد کسری بودجه نجومی میکند.
این کمبود بودجه هیچگاه در ایران با کنترل بریز و بپاشها حل نمیشود بلکه صاحبان قدرت یا به سراغ قلک آیندگان همان صندوق ذخیره ارزی میروند یا مردم در کف بازار ضرر می کنند!
در دولت رئیسی از همان ابتدا با حذف ارز دولتی از کالاهای ضروری زندگی مردم ،قیمتهای خورد و خوراک ملت به صورت نجومی افزایش یافت تا شاید با حذف ارز ۴۲۰۰ بخشی مشکلات کشور جبران شود و به خیالشان نتیجه مذاکرات مثبت می شود و آقایان پز عالی می دهند ولی زیادهخواهیها برجام را کشت تا جیب خالی برای رئیسی به ارث بماند.
این قصه زمانی پرغصهتر شد که برخی سیاست گذاران غیر مسئول به فکر افتادند که به انحاء مختلف پول مردم را به بازی بگیرند ؛ روش هایی که یک روز با فروش خودرو در بورس و روز دیگر با گرانکردن زیرپوستی حاملهای انرژی و مالیاتهای رنگارنگ ادامه پیدا کرد.
بازار خودرو با ترفندهای مختلف این روزها گران شد و بعد با کاهش عرضهای که اتفاق افتاد تقاضا بالا رفت و از این طریق این کالای مصرفی را به بورس کشاندند تا از این طریق با قیمتی بالاتر از قیمت کارخانه بدون هیچ مشکلی به خلقالله بفروشند. در این میان نیز ادعا میکردند قیمت پایه فلان تومان است و به قیمت فلان تومان در بورس فروخته شد و باز هم خریداران نسبت به بازار آزاد سود کردند! اینگونه از طرق مختلف یک خودرو برای مسئولان سودآوری داشت. این شیوه ارائه خودرو اعتراضاتی به همراه داشت و در همین راستا چندین نماینده مجلس در نامهای خطاب به شورای رقابت خواستار توقف رویه مذکور شدند.
از طرفی دیگر شواهد نشان می دهد دولت که به گفته مسئولان ۹۰ درصد ارز در اختیار اوست دست روی دست گذاشت تا قیمت دلار آمریکا به ۴۴هزار تومان نیز برسد و بازهم بیشترین سود از این بیثباتی در بازار ارز و طلا واریز به جیب دولتی بشود که قرار بود برای محرومان قدم بردارد ولی چه به روزگار محرومان آورد؟!
مساله دیگر مربوط به مالیاتهای رنگارنگی میشود که دولت رئیسی به طرق مختلف از مردم میگیرد و به تازگی نیز با یک روش دیگر به دنبال همین شیوه درآمدزایی است؛ دولت مدعی بود با مالیات بر خانههای خالی و خودروهای لوکس قیمت و بازار کنترل میشود ولی امروز چه به روزگار این دو بازار آمده است؟! قیمت خودرو سر به فلک کشیده و همراه آن آه مستاجران نیز به آسمان سر زده است. با این حال در شیوهای جدید به دنبال نوعی دیگر از مالیات به اسم عایدی سرمایه هستند. آنها با این ترفند که سعی داریم مقابل سوداگری را بگیریم میخواهند به زعم خود گرانی را کنترل کنند اما عملا این اتفاق نیفتاد.
در تازهترین بازی قیمت حاملهای انرژی زیرپوستی افزایش یافته و در همین راستا علیرضابیگی، نماینده تبریز در مجلس شورای اسلامی گفت: افزایش قیمت پلکانی گاز که در روزهای گذشته رخ داد عملا آغازی بر افزایش قیمت حامل های انرژی است و حتما دولت تلاش خواهد کرد در قانون بودجه تغییرهای قابل توجهی در این خصوص اعمال کند.
یکی دیگر از روشهای درآمدزایی دولت بازی زوج و فردی است که در روزهای آلودگی هوا در تهران به راه میافتد. در همان روز اول اجرای منع تردد ۴۵ هزار شهروند که برای رسیدن به مصایب زندگی شهری باید در شهر تردد داشته باشند بخاطر ممنوعیتهای خودساخته مسئولان جریمه شدند و این پول نیز به جیب خزانه میرود!
مشخص نیست دولت رئیسی تا چه زمانی و به چه روش های دیگری سعی دارد مملکت خود را اداره کند اما باید بداند که مردم ولی نعمت هستند. مردمی که اکثریت آنها به این فرد رای ندادند زیرا میدانستند چه بحرانهایی در انتظار آنهاست.