اختصاصی انطباق- سرویس بین الملل : سیاستهای غیرراهبردی و ایدئولوژیک سالهاست سبب شده که ایران هزینههای فراوانی را بدون بهرهوری مناسب پرداخت کند؛ از نمونههای دههشصتی آن که بگذریم در همین روزهای و سالهای نزدیک نیز بارها شاهد آن بودیم که مسئولان بدون در نظر گرفتن آینده و منافع ملی سیاستهایی را در دستور کار داشتهاند که تنها منافع گروهها و جریانات خاص را در کوتاه مدت تامین میکرده و برای عموم مردم و ایران در بلند مدت دستاورد خاصی نداشته است.
حمایت از طالبان، مماشات با آذربایجان، خالی کردن پشت ارمنستان و تنها گذاشتن مردم افغانستان تنها گوشهای از این سیاستهاست که در چند ماه اخیر شاهد آن بودیم و این روزها عقوب آن را به خوبی مشاهده میکنیم
از وضعیت خفتبار حمایت از طالبان که بگذریم این روزها یک موضوع جدید زندگی مردم ایران را از حالت نرمال و عادی خارج کرده و آن تهدیدهای ایادی باکو و عوامل علیف و اردوغان در جمهوری آذربایجان است. آنها که سالهاست میکوشند تا شاید به تکه استخوانی غنیمتی از درگیری جمهوریاسلامی با غرب برسند.
اگر به ریشه توهمات اهالی باکو توجهی نکنیم به تازگی و پس از نبرد ارمنستان و آذربایجان برسر مساله قرهباغ اتفاقی رخ داد که عقوبتش امروز یقه باعث و بانیان آن را گرفته است؛ برای مثال در میان درگیری دو کشور مظلومخواندن باکو توسط نمایندگان ولی فقیه از آن دسته اشتباهاتی بود که مسئولان انجام دادند.ماجرا از این قرار بود، در زمانی که دو دولت در جمهوریآذربایجان و ارمنستان بر سر یک مناقشه تاریخی درگیر بودند چهار نماینده ولی فقیه در استانهای آذربایجان شرقی و غربی، اردبیل و زنجان با صدور بیانیهای به موضوع دخالت کردند که هیچ منفعتی برای مردم ایران نداشت چرا که پس از مدتی سبب تصورات واهی برخی و نیز با گزافهگوییهای علیف و اردوغان مواجه شد. این چهار نفر یعنی محمدعلی آلهاشم ، نماینده ولیفقیه در آذربایجانشرقی، حسن عاملی، نماینده ولیفقیه در اردبیل علی خاتمی، نماینده ولیفقیه در زنجان و مهدی قریشی، نماینده ولیفقیه در آذربایجانغربی در اظهارات خود با شهید خطاب کردن کشتههای جنگ قرهباغ گفته بودند هیچ تردیدی در تعلق قرهباغ به آذربایجان و اشغال آن و لزوم بازگشت این اراضی به آذربایجان، کشور اهلبیت نیست و دولت آذربایجان در بازپسگیری این اراضی کاملاً قانونی و شرعی عمل کرده و با این اقدام در صدد اجرای ۴ قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل برآمده است. ما به اقتضاء آیات قرآن و سیره معصومین و به اقتضاء فلسفه انقلاب اسلامی خود را ملزم به حمایت و دفاع از مظلوم میدانیم. ملت آذربایجان بهتر از همه میدانند که جمهوری اسلامی بالاترین کمک و حمایت را در طول اشغال قرهباغ به آذربایجان داشته و در تمام محافل بینالمللی از تمامیت ارضی آذربایجان دفاع کرده و وزارت امور خارجه نیز اخیراً دوباره بر تمامیت ارضی آذربایجان در غائله اخیر تأکید کرده است. اگر عنایات جمهوری اسلامی در بدو اشغال قرهباغ نبود قطعاً اشغال تا باکو امتداد مییافت.
پس از آن نیز برخی جاهلان که فقط دنبال شوآف و تبلیغات پوچ هستند به سر قبر کشتههای جنگ آذربایجان رفتند و آنها را شهید خواندند و به خانوادههایشان مدال دادند که البته پس زده شدند!
پس از آن بود که علیف و ایادی او بدون توجه به خودشیرینیهای برخی مسئولان زیر میز زدند و با دستدرازی به برخی آثارملی ایران مانند پل خداآفرین سعی کردند نشان دهند که گرگ همان گرگ است و اصالتش تغییری نمیکند حتی اگر تکه استخوانی بهر کرم برای او بیندازید.
ماجرا به اینجا منتهی نشد و در مراسمی که پس از پیروزی باکو برگزار شد رجباردوغان به عنوان سخنران سرزمینهای ایران را در کلام مالک شد و علیف نیز به تایید سرتکان داد ولی مسئولان ایران با سیاستهای انفعالی به این گستاخیها ادامه دادند تا اینکه خبر از رزمایشهای رنگارنگ و سنگاندازیهای باکو در مسیر ایرانیان منتشر شد.
ماجرا از این قرار است چند ماهی شاهدیم جمهوری آذربایجان اقدام به تفتیش و بازرسی کامیون های ایرانی در مسیر «گوروس – قاپان» با پلاک کشورمان میکند و در کنار آن عوارض دلاری تا سقف ۲۵۰ دلار هم برای کامیونهای ایرانی در نظر گرفته است. در نتیجه این اقدامات مخرب باکو تا کنون بیش از ۱۲۰ خودروی باری و مسافری کشورمان در این مسیر متوقف شده است.ریشه این اختلافات مرزی و برخی اتفاقات در دو هفته اخیر به خصوص دستگیری رانندگان ایرانی هم ناشی از ابهام و ناقص بودن توافق مسکو است.
توافقی که بند نهم آن با عنوان کریدور نخجوان به جمهوری آذربایجان یا دالان «زنگه زور» یاد می شود؛ بندی که بیان می دارد: کلیه فعالیتهای اقتصادی و حمل و نقل در منطقه بلامانع است. جمهوری ارمنستان ایمنی ارتباطات حمل و نقل بین مناطق غربی جمهوری آذربایجان و جمهوری خودمختار نخجوان را به منظور سازماندهی حرکت بدون مانع شهروندان، وسایل نقلیه و بار در هر دو جهت تضمین میکند. کنترل حمل و نقل توسط ارگانهای سرویس مرزی (اف. اس. بی) روسیه انجام میشود. با توافق طرفین، ساخت زیرساختهای جدیدی که جمهوری خودمختار نخجوان را با مناطق آذربایجان پیوند میدهد، انجام میشود. توافق مسکو علاوه بر لاینحل گذاشتن حق حاکمیت بر قره باغ در عین حال بر شدت این اختلافات مرزی، مسائل تجاری، اقتصادی و ترانزیت کالایی هم افزوده است، چرا که بند نهم توافق مذکور هم یک بند مبهم است. این بند به مناسبات ترانزیتی و حمل و نقل کالا بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان اختصاص دارد. در این بند متاسفانه مشخص نشده است که حاکمیت با ارمنستان است یا جمهوری آذربایجان. در کنار آن کماکان نقش روسیه و دیگر کشورها هم مشخص نیست. در واقع میزان ابهام بند نهم توافق مسکو به قدری پررنگ است که هر کشوری در جهت منافع خود این بند را تفسیر به رای می کند. بدیهی است که با این میزان از نقص و ابهام در توافق مسکو شاهد بروز تنش باشیم، چنانی که از قبل هم پیشبینی میشد که ذیل ابهام در برخی بندهای توافق مسکو، التهاب و اختلافاتی جدی در آینده بروز و ظهور کند، به گونهای که در سایه تشدید اختلافات حتی امکان شعله ور شدن جنگ نظامی بین دو کشور وجود دارد.
واقعیت آن است کامیون های ایرانی که وارد مرز ارمنستان می شوند و به طرف ایروان می روند باید از جاده ای به نام «گوروس – قاپان» عبور کنند تا به ایروان برسند. در زمانی که این مناطق تحت سیطره ارمنستان بود مشکلی برای تردد کامیونهای ایرانی وجود نداشت، چون آذربایجان در این منطقه حضور و حاکمیتی نداشت، لذا کامیون های ایرانی برای ترانزیت کالا به راحتی عبور می کردند و به ایروان می رسیدند، اما بعد از توافق مسکو شاهد آن هستیم که ۲۱ کیلومتر مانده به گوروس تا خود گوروس به آذربایجان برگردانده شد، در نتیجه باکو حق اعمال حاکمیت بر این منطقه را دارد. یعنی از نگاه باکو کامیون های ایرانی که سعی دارند از مسیر گوروس – قاپان ترانزیت کالایی به سمت ایروان داشته باشند باید عوارض آن را پرداخت کنند و این مبلغ دلاری همان عوارض مدنظر جمهوری آذربایجان است.
این موضوع و بسیاری از شیطنتهای دیگر باکو سبب شده تا ایران نیز تازه به فکر تصمیمات اساسی بیفتد و مانع از تغییرات مرزی شود که هرچند دیر شده ولی هشدار مناسبی به متوهمهای منطقه است. البته فراموش نشود که جنگ راه حل رفع این مشکلات نیست ولی دستکم انفعال و مماشات نیز نباید در دستورکار باشد چرا که رژیم باکو نشان داده هرقدر در مقابل آن عقب نشینی شود حرمت نگه نمیدارد و حمله میکند.