اختصاصی انطباق -سرویس سیاسی: روزگار غریبی است و مشخص شده که سیاست پدر و مادر ندارد؛ سیاستی که بهرهکشی از آن برای اندکی نان و قدرت گاهی به حدی بوی تعفن میگیرد که هر انسان شریف و وارستهای را دچار تهوع میکند الا آنان که در لجنزار سیاست مدام مشغول ماهی گیری هستند.
سیاستی که سبب میشود عقیده بفروشید تا صندلی بخری ریشه در سراب دارد و عاقبتی چندان مبارک! اینکه بدون توجه به معیارهای انسانی و مکتبی، تنها بخاطر دو لقمه بیشتر در بغل کسانی غش کنید که تا دیروز رای شما را حرام میدانستند اقدامی ما مبارک است.
به نظر برخی تصور دارند همانگونه که ابن زبیر برای حفظ قدرتش دست به دامان یزیدیان شد تا از پس مختار برآید باید منافع ۹۰ میلیون ایرانی را در این برهه حساس فدا کنند.
اقدامی که بیشک مختص ورشکستگان سیاسی است که در رحمی اجارهای سعی داشتهباشند بساط خود را حفظ کنند.
اقدامی که محمدباقر قالیباف پس از آن شکست سنگین از مردم در پیش گرفت و عاقبت آن جز پشت کردن لشکر حامیاش به این وادادگی، بهرهای نداشت.
از اولین ثانیههای بیانیه حمایتی قالیباف از سعیدجلیلی، رد شدن کسانیکه تا ۸تیر حامی او بودند آغاز شد و این لشکر فوجفوج به سمت پزشکیان عزیمت کردند و آزادهوار از میدان مینی که قالیباف شکست خورده برای آنها تعبیه کرده بود گذشتند.
حال این جمع خوبان، اندکاندک اضافه میشود و عبور از قالیباف و تفکرهای قدرت طلبانه او به این طیف حالی کرد که شخص برای آزادگان سیاسی مطرح نیست و اگر مسیری را برای بهبود امور پیگیری میکنند تنها به دلیل شعارهای توسعهگرایانه، ضد افراط و عاقلانه است وگرنه چه تفاوتی بین دو مشهدی یعنی قالیباف و سعید جلیلی است!
۶۰درصد مردم برای آنکه اهدافی در مسیر بهبود کشور داشتند صدای خود را با رای ندادن پژواک دادند، ۲۰ درصد هم برای نه گفتن به افراط و آفتهای تندروی به سمت پزشکیان رفتند، بخش قابل توجهی از سبد رای قالیباف نیز امروز با توجه به آشنایی که به سطح کفایت و درک سعید جلیلی از مسائل دارند تصمیم گرفتند مسیر خود را عوض کنند و «برای ایران» پشت به وادادگی سیاسی یک بازنشسته، روی تفکر افراطی ضد توسعه پا بگذارند.
بیعتی شرافتمندانه که وجه مشترک آن اعتلای نام ایران است و خبر از تسلیم نشدن در برابر بیکفایتی، تحجر، افراط و یکجانبه گرایی میدهد.