انطباق: هنوز به فصل گرم سال نرسیده شاهد شروع دوباره قطعی برق هستیم. گزارشهای متعدد مردمی حاکی از قطعی مکرر و بیبرنامه برق در نواحی مختلف از جمله کرج و اندیشه است. همزمان با موج نارضایتی و گلایههای مردمی، دولت با چالش جدی تامین برق در کشور مواجه است.
به گزارش رویداد ۲۴، ظرفیت تولید برق کشور محدود است و جواب مجموع نیازهای شهری و صنعتی را نمیدهد، بنابراین دولت ناگزیر است که برای هر دو بخش سهمیه درنظر بگیرد و اگر مصرف یک بخش از آن سهمیه فراتر رفت، راهی جز تحمیل خاموشی یا تأمین برق از طرق دیگر همچون ژنراتور یا پنلهای خورشیدی ندارد.
صنایع از ابتدای سال درگیر خاموشیها هستند و بخش شهری نیز اخیرا با تشدید خاموشیها مواجه شده است.
آنطور که کارشناسان و متخصصان حوزه انرژی میگویند با ورود به تابستان و اوج گرما، وضعیت از این بدتر خواهد شد. بدیهی است که اگر بر زمان خاموشیهای صنایع افزوده شود، تولید کاهش پیدا میکند و پیامدهای منفی قابل ملاحظهای برای اقتصاد کشور خواهد داشت که در نهایت بار آن بر دوش مردم خواهد بود. اگر ساعات خاموشی مناطق شهری و روستایی هم افزایش پیدا کند، زندگی روزمره مردم و خدمات شهری معطل و مختل میشود و سبب افزایش نارضایتیها خواهد بود. حال سئوال اینجاست که دولت باید در تأمین برق کدام بخش بیشتر کوشا باشد تا با تبعات اجتماعی و نارضایتیهای کمتری مواجه شود.
جمشید عدالتیان، کارشناس اقتصادی درباره اولویت بندی دولت برای تأمین برق بخش صنعتی یا شهری گفت: «خاموشیها در فصل گرم سال موضوع جدیدی نیست و ۲ سال است که اتفاق میافتد. متأسفانه بخش صنعت کشور با چالش تأمین گاز در زمستان و تأمین برق در تابستان مواجه است.»
وی با اشاره به برنامه قطعی برق کارخانه خود افزود: «کارخانه ما دوشنبهها برق ندارد، این موضوع بعد از تعطیلات نوروز شروع شد. هرچند صنایع با خرید ژنراتور برای حل این مشکل اقدام کردند، اما تأمین گازوئیل برای ژنراتور نیز برای خود داستانی دارد. اگر بخواهیم به این سئوال جواب دهیم که تأمین برق بخش شهری اهمیت دارد یا بخش صنعتی؟ باید ببینیم که از چه زاویهای میخواهیم به این موضوع نگاه کنیم. از لحاظ اقتصادی برای کشور تولید اهمیت دارد بنابراین باید با تأمین برق اجازه داد که صنعت تولید کند، چون رشد اقتصادی کشور، اشتغال زایی، صادرات، کنترل تورم و … به تولید بخش صنعت وابسته است، اما اگر از لحاظ سیاسی به موضوع نگاه کنیم دولت باید حداکثر آدمها را درنظر بگیرد تا محبوبیت خودش را حفظ کند.»
وی افزود: «برای دولت موضوع مردمداری و حفظ محبوبیتش اهمیت دارد، به این معنا که وقتی میبیند اگر یک کارخانه برق نداشته باشد در عوض ۱۰۰ خانه برق خواهد داشت، طبیعتا تأمین برق آن ۱۰۰ خانه را اولویت میدهد، اما تبعات این اتفاق آن است که کارخانهها با مشکل تأمین برق برای تولید مواجه میشوند، تولید کاهش مییابد، پیامد آن این است که علاوه بر کاهش رشد اقتصادی، کمبود کالا، رشد قیمتها در بازار و تورم از دیگر مشکلاتی خواهند بود که اقتصاد کشور با آن مواجه میشود».
این تحلیلگر مسائل اقتصادی درباره احتمال تعدیل کارگران به دلیل کاهش تولید کارخانهها اظهار کرد: «چون این اتفاق جدیدی نیست، اکثر صنایع سعی میکنند با کارگران خود کنار بیایند و روزهای تعطیلی آنها را از پنجشنبه و جمعه به روزهایی تغییر دهند که قطعی برق دارند. البته همه صنایع از این امکان برخوردار نیستند و برخیها مجبورند ۳ شیفت کار کنند. در هر صورت امیدواریم که قطعی برق صنایع به همین یک روز در هفته محدود شود.»
وی با اشاره به راهکارهای عبور از بحران خاموشیها افزود: «صنایع از ۲ سال پیش به این تکاپو افتادند که برق مورد نیاز خود را با خرید ژنراتور یا احداث پنلهای خورشیدی (البته با کمک یارانه دولت) تأمین کنند؛ معتقدم الان بهترین موقعیت است که مدل آلمان را پیش بگیریم. آلمان به هر خانهای ۱۵ هزار یورو بلاعوض کمک کرد تا پنل خورشیدی روی پشت بام خود نصب کنند و به این ترتیب توانست خیلی از مشکلات خود را در حوزه تأمین انرژی حل کند».
عدالتیان گفت: «اگر دولت به خانهها یارانه دهد خیلی از مردم میتوانند روی پشت بام منزل پنل خورشیدی نصب کنند. در مجموع هر چند قطعی برق یک تهدید برای اقتصاد کشور است، اما میتواند یک فرصت هم باشد و برای بهره مندی از این فرصت نیاز به برنامه ریزی دولت داریم.»
موضوع قطعی برق از اواخر دهه هشتاد دامنگیر اقتصاد کشور است و با وجود رفتن و آمدن دولتها هنوز این مشکل حل نشده و هر سال نیز شدیدتر از سال قبل میشود. یک سال پیش محمدباقر قالیباف از فرارسیدن زمان برای اتخاذ تصمیمات مهم در حوزه اقتصادی کشور سخن گفت، اما قریب ۱۲ ماه گذشت و به نظر نمیرسد تصمیم مهمی در ۱۲ ماه گذشته اتخاذ شده باشد. وقت آن رسیده که دولت از روزمرگی بیرون آید و حل مسائل و مشکلات کشور را ریشهایتر دنبال کند.